دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
تاثیر بیوچار باگاس نیشکر بر فراهمی عناصر غذایی و ویژگی های زیستی یک خاک آهکی
1
17
FA
اکبر
کریمی
0000-0003-0332-0969
دانشجوی دکتری علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
akbar.karimi84@yahoo.com
عبدالامیر
معزی
دانشیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
moezzi151@scu.ac.ir
مصطفی
چرم
استاد گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
m.chorom@scu.ac.ir
نعیمه
عنایتی ضمیر
دانشیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
n.enayatizamir@scu.ac.ir
کاربرد بیوچار در خاک می­تواند فراهمی عناصر غذایی و ویژگی­های زیستی خاک را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بیوچار تهیه شده از باگاس نیشکر در دماهای مختلف بر تغییرات فراهمی عناصر غذایی و ویژگی­های میکروبی یک خاک آهکی بود. به­ این منظور بیوچارهای تهیه شده در دماهای 200 (B200)، 350 (B350) و 500 (B500) درجه سلسیوس در سطوح 1 و 2 درصد با نمونه خاک ترکیب شدند. نمونه­ها به­مدت سه ماه در شرایط انکوباسیون و در دمای ثابت (2 ± 25 درجه سلسیوس) نگهداری شدند. در پایان آزمایش برخی ویژگی­های شیمیایی و زیستی خاک و غلظت قابل استفاده عناصر غذایی در خاک اندازه­گیری شدند. این پژوهش به­صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور نوع و سطح کاربرد بیوچار و در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد کاربرد هر سه نوع بیوچار سبب افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی (%9/12-9/1)، کربن آلی (%192-54)، غلظت قابل استفاده فسفر (%76-0/2)، پتاسیم (%1/18-2/5) و منگنز (%5/17-6/12)، شد. کاربرد بیوچار B500 غلظت قابل استفاده آهن، روی و مس در خاک را کاهش داد، اما کاربرد بیوچار B200 سبب افزایش معنی­دار غلظت قابل استفاده این عناصر غذایی در خاک شد. کاربرد بیوچار همچنین تنفس میکروبی (%108-0/20)، تنفس برانگیخته با سوبسترا (%142-5/16)، کربن زیست­توده میکروبی (MBC) (%124-2/8) و فعالیت آنزیم­های دهیدروژناز (%129-3/19) و کاتالاز (%178-4/34) در خاک را افزایش داد. تاثیر سطح کاربرد بیوچار در سطح 2 درصد در تغییرات ویژگی­های خاک بیش­تر از سطح 1 درصد بود. به­طور کلی نتایج نشان داد بیوچار تهیه شده از باگاس نیشکر در دماهای گرماکافت پایین (200 و 350 درجه سلسیوس)، بویژه 200 درجه سلسیوس می­تواند اصلاح کننده آلی مناسبی برای بهبود ماده آلی خاک، فراهمی عناصر غذایی و ویژگی­های زیستی خاک­های آهکی مناطق خشک و نیمه خشک باشد.
اصلاح کننده های آلی,دمای گرماکافت,عناصر غذایی,فعالیت میکروبی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120847.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120847_52979d6c48bba3bd2ca8a5056c99d200.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
ارزیابی توانایی عصارهگیرهای شیمیایی در استخراج پتاسیم قابلجذب در برخی از خاکهای مناطق توتونکاری شمالغرب ایران
18
30
FA
رحمت اله
رنجبر
دانشجوی دکترا- گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
ranjbarrahim14@gmail.com
ابراهیم
سپهر
0000-0001-5843-0669
دانشیار گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه
e.sepehr@urmia.ac.ir
عباس
صمدی
استاد، گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه
a.samadi@urmia.ac.ir
میرحسن
رسولی صدقیانی
0000000198044076
استاد، گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
m.rsadaghiani@urmia.ac.ir
بهنام
دولتی
0000-0002-7452-5278
استادیار، گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
b.dovlati@urmia.ac.ir
محسن
برین
استادیار، گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
m.barin@urmia.ac.ir
پتاسیم نقش مهمی در افزایش عملکرد و ویژگیهای کیفی توتون از جمله بهسوزی برگ آن دارد. بهمنظور ارزیابی تعدادی از عصارهگیرهای معمول در استخراج پتاسیم قابلجذب گیاه توتون در خاکهای شمالغرب ایران، آزمایش گلخانهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 26 نمونه خاک منطقه توتونکاری شمالغرب ایران با سه تکرار انجام گرفت. در پژوهش حاضر، 14 عصارهگیر مورد ارزیابی شامل استات آمونیم یک مولار، استات سدیم یک مولار، کلرید سدیم یک مولار، مهلیچ یک و سه، کلرید باریم 1/0 مولار، کلرید کلسیم 01/0 مولار، اسید نیتریک 1/0 مولار، اسید نیتریک 01/0 مولار، تترا فنیل بوران سدیم با زمان پنج دقیقه و چهار ساعت، بیکربناتآمونیوم-دیتیپیای و آب مقطر برای استخراج پتاسیم قابلجذب خاک بود. رابطه پتاسیم عصارهگیری شده بین عصارهگیرها مثبت و در سطح یک درصد معنیدار بود. طبق نتایج، بیشترین ضرایب همبستگی عملکرد وزن خشک برگ با عصارهگیر استاتآمونیوم یک مولار و اسیدنیتریک 1/0 مولار و تترافنیلبورانسدیم زمان چهار ساعت بهترتیب با مقدار 88/0، 87/0 و 85/0 به دست آمد و در خاکهای با نسبت پتاسیم (استخراج با استاتآمونیوم یک مولار) به درصد رس کمتر از نه، ضرایب همبستگی بین صفات کمّی توتون و انواع عصارهگیرها بهویژه عصارهگیرهای مبتنی بر استخراج پتاسیم تبادلی کاهش یافت. با توجه به بالا بودن ضرایب همبستگی عصارهگیرهای استاتآمونیوم یک مولار و اسیدنیتریک 1/0 مولار با عملکرد برگ (بهترتیب با ضریب همبستگی 88/0 و 87/0)، غلظت پتاسیم برگ (بهترتیب با ضریب همبستگی 94/0 و 93/0) و مقدار جذب پتاسیم در برگ (بهترتیب با ضریب همبستگی 96/0 و 94/0) و همچنین سادگی و اقتصادی بودن آنها، این دو عصارهگیر بهعنوان مناسبترین عصارهگیرها تشخیص داده شدند.
پتاسیم قابل استفاده,عصارهگیر شیمیایی,توتون
https://asr.urmia.ac.ir/article_120841.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120841_5c756559f79b273fe1259a426b39b721.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
امکانسنجی تثبیت ماسههای روان حاشیههای خشکشده دریاچه ارومیه با استفاده از تلقیح و تحریک سیانوباکترهای خاکزی بومی
31
43
FA
حسین
خیرفام
0000-0002-5956-4420
گروه بیوتکنولوژی و علوم محیط زیست، پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
h.kheirfam@urmia.ac.ir
فرخ
اسدزاده
عضو هیات علمی گروه مهندسی علوم خاک دانشگاه ارومیه
f.asadzadeh@urmia.ac.ir
اخیراً ایجاد پوستههای زیستی خاک با تلقیح سطحی ریزموجودات برای تثبیت ماسههای روان، مورد توجه قرار گرفته است. از طرفی تثبیت بسترهای ماسههای دریاچههای خشکشده با هدف تقلیل اثرات سوء محیطزیستی ضروری است. هدف از این پژوهش امکانسنجی تثبیت ماسههای روان بسترهای خشکشده دریاچهی ارومیه از طریق تلقیح و تحریک سیانوباکترهای خاکزی در شرایط آزمایشگاهی بود. بدین منظور، نمونههای حجمی از بستر منطقه جبلکندی ارومیه بهعنوان کانون ماسههای روان تهیه گردیدند و پس از انتقال به داخل سینیهای فرسایش، آمادهسازی شدند. سپس سیانوباکترهای مؤثر در تثبیت خاک، استخراج، شناسایی، خالصسازی و تکثیر شدند. همچنین ماده محرک غذایی سیانوباکتریایی با نام تجاری CHU10 از طریق انحلال عناصر غذایی مختلف در آب استریل شده آماده شد. در نهایت با افزودن یک لیتر در مترمربع از محلول سیانوباکتریایی، CHU10 و آب استریل شده بهترتیب سه تیمار تلقیح سیانوباکترها، تحریک سیانوباکترها و شاهد با سه تکرار برنامهریزی شد. پس از 120 روز، اقدام به شبیهسازی باد با سرعت 70 کیلومتر بر ساعت بهمدت 30 دقیقه روی سینیها شد. شدت انتقال ماسهها از روی سینیها توسط باد در تیمارهای شاهد، تحریک سیانوباکترها و تلقیح سیانوباکترها بهترتیب 58/1، 35/1 و 05/0 کیلوگرم بر مترمربع بر دقیقه بود. تحلیل یافتهها نشان داد که هر دو راهکار تحریک و تلقیح سیانوباکترها منجر به کاهش معنیدار (01/0>p) و بهترتیب 14 و 96 درصدی انتقال ماسهها نسبت به تیمار شاهد شدند. با این حال، اثرگذاری تلقیح سیانوباکترها نسبت به تیمار تحریک سیانوباکترها بسیار بیشتر بود. بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی از سطح خاک نیز قابلیت سیانوباکترها در ایجاد اتصال قوی بین ذرات خاک را تأیید کرد. علاوهبر این، تلقیح سیانوباکترها منجر به بهبود محتوای ماده آلی (162 درصد) و پایداری خاکدانهها (106 درصد) بهعنوان شاخصهای مهم پایداری خاک شد. در نهایت بهمنظور دستیابی به راهکار مؤثر برای تثبیت بسترهای خشکشده دریاچه ارومیه انجام پژوهشهای تکمیلی در شرایط طبیعی ضروری است.
افزودنیهای خاک,پوستهی زیستی خاک,تثبیت خاک,تلقیح میکروبی,فرسایش بادی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120843.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120843_f238a36fb3d947a0d542ca28a2372bd1.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
بررسی تأثیر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک بر پایداری خاکدانه و پذیرفتاری مغناطیسی (مطالعهی موردی: دشت داوران رفسنجان، استان کرمان)
44
58
FA
عیسی
اسفندیارپور
دانشیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر رفسنجان، رفسنجان، ایران
esfandiarpoor@vru.ac.ir
ندا
فکور
دانشآموخته کارشناسی ارشد گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر رفسنجان، رفسنجان، ایران
nedafakour@ymail.com
علیرضا
کریمی
دانشیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
karimi-a@um.ac.ir
زهره
مصلح
استادیار بخش خاک و آب، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرج، کرج، ایران
mosleh.zohreh@gmail.com
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی روابط بین ویژگی­های فیزیکوشیمیایی خاک با پذیرفتاری مغناطیسی و پایداری خاکدانهها در منطقه­ داوران رفسنجان بود. برای این منظور، پس از برداشت 50 نمونه خاک سطحی (صفر تا 10 سانتیمتر) از واحد دشت ریگی و 43 نمونه از واحد پهنه رسی پوشیده با رسوبات بادرفتی، پذیرفتاری مغناطیسی، میانگین وزنی قطر خاکدانه­ها و برخی از مهمترین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آنها اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که میانگین مقدار پذیرفتاری مغناطیسی در دشت ریگی، 53/842 و در پهنه­ رسی، 13/632 (×10<sup>-8</sup> m<sup>3</sup> kg<sup>-1</sup>) است که این مقادیر نسبت به نتایج گزارش­شده برای پذیرفتاری مغناطیسی نقاط مختلف ایران، خیلی زیاد است و عامل اصلی آن را باید در مواد مادری منطقه جست­وجو نمود. پایین بودن میانگین پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس در هر دو واحد مطالعاتی نیز بر این موضوع صحه می­گذارد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که رابطه­ همبستگی مستقیمی بین شکل­های آهن (دیتیوناتی و اگزالاتی) با پایداری خاکدانه­ها در هر دو ژئوفرم مطالعاتی وجود دارد؛ لیکن میزان این همبستگی برای آهن دیتیوناتی، بسیار بالا و معنادار بود. هم­چنین، یک رابطه­ همبستگی منفی بین پذیرفتاری مغناطیسی با قابلیت هدایت الکتریکی، مادهی آلی و کربنات کلسیم معادل در هر دو واحد ژئومورفیک مطالعاتی وجود دارد. رابطه­ همبستگی مثبت و معناداری بین مقدار سیلت، شن و اجزای شن با پذیرفتاری مغناطیسی در هر دو واحد ژئومورفیک مطالعاتی مشاهده شد. بین میانگین وزنی قطر خاکدانه­ها و پذیرفتاری مغناطیسی، همبستگی منفی وجود داشت که دلیل آن، احتمالا وجود شن زیاد حاصل از بادرفت و اثر سوء آن بر پایداری خاکدانه می­باشد. از سوی دیگر، نتایج حاصل از مدل رگرسیون گویای آن بود که دو متغیر آهن دیتیوناتی و شن، تأثیر معناداری بر پذیرفتاری مغناطیسی و سه متغیر شن، رس و قابلیت هدایت الکتریکی، تأثیر معناداری بر پایداری خاکدانه­ها دارند.
رسوبات بادی,شکلهای آهن,ایران مرکزی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120853.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120853_a18f71ab2c993ad11264371681e42d01.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
بررسی پتانسیل جذب کادمیم توسط رسوبات معلق رودخانه روضهچای ارومیه در قدرت های یونی مختلف
59
67
FA
سارا
ملا علی عباسیان
0000-0003-3471-5584
دانشگاه مراغه
abasiyan@maragheh.ac.ir
مرضیه
کریم پور
گروه زمین کشاورزی- دانشکده علوم- دانشگاه ارومیه- ارومیه- ایران
marziyekarimpour@gmail.com
حسین
پیرخراطی
گروه زمین شناسی- دانشگاه ارومیه
h.pirkharrati@urmia.ac.ir
فرخ
اسدزاده
عضو هیات علمی گروه مهندسی علوم خاک دانشگاه ارومیه
f.asadzadeh@urmia.ac.ir
در این پژوهش، اثر قدرت یونی در جذب کادمیم توسط رسوبات معلق رودخانه روضه چای واقع در بخش غربی دریاچه ارومیه بررسی شد. جذب کادمیم توسط رسوبات معلق در سیستم تعادلی یا پیمانه­ایی انجام شد. مطالعه جذب کادمیم توسط رسوبات مورد مطالعه (غلظت رسوبات g l<sup>-1</sup> 40) در دامنه غلظتی 0 تا 350 میکرومولار کادمیم در pH معین (pH ذاتی هر یک از رسوبات) در قدرت یونی 6، 12 و 25 میلی مولار نیترات کلسیم انجام گردید. در این تحقیق، برای توصیف داده­های جذب کادمیم، از معادله­های فرندلیچ، لنگمویر و ون-های استفاده شد. نتایج نشان داد با افزایش قدرت یونی جذب کادمیم در همه نمونه­های مطالعه شده کاهش می­یابد. نتایج بیانگر آن است که معادله­های فرندلیچ و لنگموئیر در همه نمونه­ها به خوبی بر داده­ها برازش داده شد. متوسط ماکزیمم جذب کادمیم توسط رسوبات مورد مطالعه (6 نمونه) در دامنه غلظت­های اولیه 0 تا 350 میکرومولار برابر 3/15 میکرومول بر گرم بدست آمد لذا، رسوبات معلق رودخانه روضه­چای ارومیه پتانسیل بسیار پایین در جذب و انتقال کادمیم دارا می­باشند. یعنی حتی در صورت حضور کادمیم در بستر رودخانه، این رسوبات معلق توانایی جذب کادمیم به طور قابل توجه نداشته و نمی­توانند بعنوان عامل انتقال دهنده کادمیم در محیط زیست تلقی شوند.
<strong> </strong>
قدرت یونی,لنگموئیر,فرندلیچ,ون-های
https://asr.urmia.ac.ir/article_120852.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120852_788b01e524ed173241b8dfbe58291a42.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
تأثیر کاربرد همزمان هیومیکاسید و کود فسفر بر شاخصهای رشد رویشی و فراهمی فسفر در کلزا
68
78
FA
آمنه
جهاندیده
گروه علوم خاک ، دانشکده مهندسی آب و خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
jahandidehami@gmail.com
مجتبی
بارانی
حاصلخیزی و تغذیه
mbarani2002@yahoo.com
رضا
قربانی نصرآبادی
بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
استادیار علوم خاک گرگان
rgnasr@yahoo.com
اسماعیل
دردی پور
گروه علوم خاک ، دانشکده مهندسی آب و خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
dordipour@gmail.com
طالب
نظری
گروه علوم خاک ، دانشکده مهندسی آب و خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
talebnazari@yahoo.com
اسید هیومیک دارای فعالیت شبه­هورمونی است که رشد گیاه و جذب عناصر غذایی را افزایش می­دهد. در این پژوهش، تأثیر کاربرد همزمان اسید هیومیک و کود فسفر بر برخی شاخصهای رشد رویشی (ارتفاع گیاه، وزن تر و خشک ساقه و برگ، تعداد گل، تعداد برگ و شاخه­های فرعی) و فراهمی فسفر در گیاه کلزا (<em>Brassica napus L.)</em> رقم هایولا 50 بررسی شد. برای این کار، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار بهصورت گلدانی اجرا شد. تیمارها شامل فسفر در سه سطح 0، 50 و 100 میلی­گرم بر کیلوگرم خاک و اسید هیومیک در سه سطح 0، 5/0 و 1 گرم بر کیلوگرم خاک و روش مصرف اسید هیومیک و فسفر بود. بر پایه نتایج بهدست آمده، اثر غلظت­های مختلف فسفر، اسید هیومیک و روش مصرف آن و اثر متقابل آن­ها در تمام صفات مورد مطالعه بجز تعداد شاخه­های فرعی در سطح احتمال یک درصد معنادار بودند. نتایج اثر متقابل سطوح اسید هیومیک و روش های کاربرد آن در حضور تیمارهای فسفر نشان داد که بیشترین مقادیر در صفات وزن تر و خشک برگ و ساقه از تیمار کودی 100 میلی­گرم فسفر بر کیلوگرم و سطح 1 گرم اسید هیومیک بر کیلوگرم مصرف همراه با آب آبیاری به­دست آمد. بیشترین غلظت فسفر برگ و ساقه با غلظت 3/0 درصد در تیمار مصرف 1 گرم اسید هیومیک بر کیلوگرم همراه با آب آبیاری سطح 100 میلی­گرم فسفر بر کیلو گرم مشاهده شد. همچنین غلظت­های مختلف فسفر، اسید هیومیک و روش مصرف آن و اثر متقابل آن­ها طول دوره گلدهی را از 144 روز به 93 روز کاهش داد. مصرف ترکیبی 100 میلی­گرم فسفر بر کیلوگرم و 1 گرم اسید هیومیک بر کیلوگرم همراه آب آبیاری بیشترین افزایش را در شاخصهای رشد رویشی و غلظت فسفر در بخش هوایی کلزا داشت.
شاخصهای رشد رویشی,فسفر,کلزا,هیومیکاسید
https://asr.urmia.ac.ir/article_120851.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120851_38bc35e01d98aad21b97b09a7a54d12d.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
تأثیر فاصله ردیف کشت و جهت خاکورزی بر هدررفت آب و خاک در اراضی دیم
79
91
FA
علی رضا
واعظی
دانشیار گروه خاکشناسی دانشگاه زنجان
vaezi.alireza@gmail.com
مجید
باقری
گروه خاکشناسی دانشگاه زنجان
majid.bagheri67@yahoo.com
علی رضا
خانجانی
گروه خاکشناسی دانشگاه زنجان
a.rezakhanjani@yahoo.com
تعیین فاصله ردیف کشت مناسب برای هر یک از جهت­های کشت برای جلوگیری از هدررفت آب و خاک در کشتزارهای دیم حائز اهمیت است. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی اثر هم­زمان جهت­ و فاصله ردیف کشت در کشتزار دیم گندم در منطقه نیمه­خشک انجام گرفت. برای این منظور 12 کرت به ابعاد 5 × 5 مترمربع برای بررسی اثر دو جهت خاکورزی (موازی شیب و روی خطوط تراز) و دو فاصله ردیف (20 و 25 سانتی­متر) در اوایل پاییز 1394 احداث شد. هدررفت آب و خاک پس از باران طبیعی منجر به رواناب طی دوره رشد گندم (از مهر 1394 تا تیر 1395) اندازه­گیری شد. پس از پایان هر رگبار، حجم مخلوط رواناب و رسوب در مخزن انتهای کرت اندازه­گیری و غلظت رسوب تعیین شد. تحلیل داده­ها نشان داد که جهت و فاصله ردیف کشت هر دو اثری معنی­دار بر هدررفت آب و خاک داشتند (001/0>p). هدررفت آب و خاک در کشت روی خطوط تراز به ترتیب 9/5 و 5/3 برابر کمتر از کشت موازی شیب و در فاصله ردیف کشت 25 سانتی­متری به ترتیب 47 و 34 درصد کمتر از فاصله ردیف کشت 20 سانتی­متری بود. در کشت روی خطوط تراز با فاصله ردیف کشت 25 سانتیمتری در مقایسه با کشت موازی شیب با فاصله ردیف کشت 20 سانتیمتری، هدررفت آب و خاک به ترتیب 6/2 برابر و 3/90 درصد کاهش یافت. نقش خاکورزی روی خطوط تراز با فاصله ردیف کشت 25 سانتی­متر در کاهش هدررفت آب و خاک در اوایل دوره کشت (آبان) بیشتر از دوره­های دیگر بود. در این دوره پوشش گیاهی کافی روی سطح خاک تشکیل نشده و نقش پشته­های خاک در حفظ آب بیشتر بود. این پژوهش نشان داد که کشت روی خطوط تراز و با فاصله ردیف 25 سانتی­متر راهکاری مؤثر در مهار هدررفت آب و خاک در کشتزارهای دیم است.
باران طبیعی,دوره رشد گندم,کشت موازی شیب,کشت روی خطوط تراز,منطقه نیمهخشک
https://asr.urmia.ac.ir/article_120849.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120849_b12233537cc5a26bdb2270715d6499f9.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
تأثیر منابع مختلف کودی بر شکلهای شیمیایی و آلی فسفر در یک خاک آهکی تحت کشت گندم
92
107
FA
جعفر
شهابی فر
مربی پژوهش بخش تحقیقات خاک و آب مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، قزوین، ایران.
shahabifar1@yahoo.com
توزیع فراوانی اجزای مختلف فسفر در خاکهای آهکی به ارزیابی هر چهبهتر وضعیت فسفر خاک کمک می­کند. کودهای آلی با اضافه نمودن مواد آلی و فسفر سبب افزایش پویایی فسفر خاک میگردند. این پژوهش به منظور تاثیر منابع کودی بر شکل های شیمیایی فسفر و با کاربرد 50 میلیگرم فسفر بر کیلوگرم خاک از منابع کودهای گوسفندی، کمپوست زباله شهری و سوپر فسفات تریپل به همراه تیمار شاهد (بدون مصرف کود) در پایه بلوک­های کاملاً تصادفی در سه تکرار در یک خاک آهکی و در شرایط گلخانه انجام شد. در زمان انتهای رشد فیزیولوژیکی گیاه، ویژگی­های وزن خشک شاخسار، غلظت فسفر در برگ گندم، شکل­های آلی و معدنی فسفر خاک اندازه­گیری شدند. با کاربرد 50 میلیگرم فسفر بر کیلوگرم خاک از منبع کود گوسفندی، بیشترین میزان جذب فسفر توسط شاخسار گیاهی از تیمار سوپر فسفات تریپل حاصل شد. کلیه شکلهای آلی فسفر به جز فسفر آلی با پایداری بالا با کاربرد تیمارهای کودی افزایش معنیداری (<em>P</em><0.05) نسبت به شاهد داشتند. بیشترین سهم نسبی فسفر آلی، مربوط به فسفر آلی با پایداری متوسط و کمترین آن مربوط به فسفر آلی ناپایدار بود. بیشترین سهم نسبی شکلهای معدنی فسفر مربوط به آپاتیت بود. با کاربرد 50 میلی گرم فسفر بر کیلوگرم خاک از منابع کود گوسفندی و سوپرفسفات تریپل، شکل معدنی کلسیم دی فسفات به ترتیب 2/4 و 9/3 برابر نسبت به شاهد افزایش یافت. شکل آلومینیوم فسفات با اعمال تیمارهای کودی گوسفندی، کمپوست زباله شهری و سوپر فسفات تریپل به ترتیب 0/31، 0/44 و 0/46 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت. با استناد به داده­های پژوهش، با کاربرد 50 میلی گرم فسفر بر کیلوگرم خاک از منبع کود گوسفندی شکل های آلی فسفر و کاربرد 50 میلی گرم فسفر بر کیلوگرم خاک از منبع سوپرفسفات تریپل جذب فسفر و شکل­های معدنی آن در شرایط کشت گندم افزایش یافت.
سوپر فسفات تریپل,فسفر ناپایدار,کلسیم فسفات,کمپوست,کود گوسفندی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120846.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120846_6532fc3932d41c12442b983b6dbdfd9d.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
بررسی ویژگی های زیستی خاک تالاب میقان اراک در جایگاههای پیوستن آبهای درونریز
108
120
FA
محبوبه
صفری سنجانی
دانشگاه بوعلی همدان
safari_1365@yahoo.com
علی اکبر
صفری سنجانی
0000-0001-7363-6964
دانشگاه بوعلی سینا
safari_sinegani@yahoo.com
سید محمد
بنی جمالی
عضوهیات علمی پژوهشکده گل و گیاهان زینتی محلات
smbanijamali@yahoo.com
مهرداد
هادیپور
عضوهیات علمی گروه محیط زیست، دانشکده کشاورزی و محیط زیست، دانشگاه اراک
m-hadipour@araku.ac.ir
پژمان
آزادی
رئیس پژوهشکده گل و گیاهان زینتی محلات
azadip22@gmail.com
پایش و نگهداری تالآبها در سرزمینهای خشک بسیار مهم است. هدف پژوهش کنونی ارزیابی پیامد آبهای رها شده در تالاب میقان اراک بر ویژگیهای زیستی خاک بود. برای این کار از دو لایه (۰-۳۰ و ۳۰-۶۰ سانتیمتر) خاک تالاب در چهار جایگاه رهاسازی پساب شهری اراک، رودخانه شهراب، رودخانه فراهان و پساب کارخانه فرآوری سولفاتسدیم به تالاب میقان در اردیبهشت و آبان سال ۱۳۹۳ نمونهبرداری شد. فراوانی ریزجانداران کشت شدنی در خاک و همچنین تنفس پایه و برانگیخته و شناسههای بوم شناختی بهره متابولیک و ضریب میکروبی خاک اندازهگیری شد. فراوانی باکتری، باکتری رودهای و اکتینومیست در خاک جایگاه رهایی پساب شهری و فراوانی قارچ در خاک جایگاه رهایی رودخانه فراهان بهویژه در لایه رویین و در بهار بیشترین بود و لگاریتم فراوانی آنها بهترتیب به ۶، ۵۱/۵، ۹۲/۳ و ۸۵/۴ در هرگرم رسید. پساب کارخانه فرآوری سولفات به اندازهای پیامد بدی داشتهاست که فراوانی قارچ و اکتینومیست در خاک این جایگاه ناچیز بود (لگاریتم آنها به ترتیب کمتر از ۸۵/۱ و ۹۴/۲ در هر گرم خاک بود). از ویژگیهای زیستی بررسی شده، تنفس برانگیخته بیشترین دگرگونی را داشته و پاسخدهندهترین بود. تنفس پایه و برانگیخته و ضریب میکروبی خاک تالاب در جایگاه رهاسازی پساب شهری در آن به اندازه چشمگیری بیشتر بود و به ترتیب ۱۰۲/۰، ۶۸۸/۳ (mg CO<sub>2</sub> g<sup>-1</sup> soil day<sup>-1</sup>) و ۱۹۶/۰ (mg Cmic mg<sup>-1</sup> Corg) میرسید. در برابر آن بهره متابولیک در خاک جایگاه رهاسازی رودخانه شهراب و پساب کارخانه بالاترین بود (به ترتیب ۶۰/۲ و ۵۲/۲ (mg C-CO<sub>2</sub> g<sup>-1</sup> Cmic h<sup>-1</sup>)) که نشان از تنش بالای ریزجانداران در این خاک­های شور دارد. پیامد رهاسازی پساب کارخانه فرآوری سولفات بر ویژگیهای زیستی خاک تالاب کویری میقان زیان­بار و پیامد رهاسازی پساب شهری سودمند بود. رهاسازی پساب شهری میتواند مایه دگرگونی گوناگونی زیستی جانداران این تالاب شور و کویری شوند که نیاز به بررسی دارد.
بهره متابولیک,تنفس خاک,ریزجانداران کشت شدنی,ضریب میکروبی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120845.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120845_54decdbb28884cf716a6baf619796a83.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
بررسی تأثیر تفکیک مکانی مدل رقومی ارتفاع (DEM) بر تحلیل خاک-زمیننما (مطالعه موردی حوضه رکعت ایذه، استان خوزستان)
121
135
FA
جواد
خنیفر
گروه خاکشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
khanifar@yahoo.com
عطااله
خادم الرسول
هیئت علمی- دانشگاه شهید چمران اهواز
ataalahsoil@gmail.com
هادی
عامری خواه
مربی گروه خاکشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
hadi.ameri@gmail.com
از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تحلیل خاک-زمیننما، تفکیک مکانی مدل رقومی ارتفاع (DEM) است. در این مطالعه، تأثیر تفکیک مکانی بر پارامترهای زمینی و مدلسازی ویژگیهای خاک بررسی شد. برای انجام این پژوهش، شش پارامتر زمینی (ارتفاع، گرادیان شیب، جهت شیب، انحناء حداقل، منطقهی بالادست و شاخص انتقال رسوب) از پنج تفکیک مکانی متفاوت (10، 30 (مبنا)، 60، 90 و 120 متر) استخراج شدند و برای مدلسازی ویژگیهای خاک (بافت خاک، پتاسیم، فسفر، pH، EC و عمق خاک) مورداستفاده قرار گرفتند. بررسی معنیداری اختلاف بین میانگینهای هرکدام از پارامترهای زمینی در بین تفکیکهای مکانی مختلف، با استفاده از آزمون کروسکال- والیس صورت پذیرفت. مدلسازی به روش رگرسیون خطی چندگانه و انتخاب بهترین مدل در هر تفکیک مکانی بر اساس شاخص AICC انجام گردید. نتایج نشان میدهند که با درشتتر شدن تفکیک مکانی نسبت به DEM مبنا، مقادیر میانگین گرادیان شیب (G)، شاخص انتقال رسوب (STI) و محدودهی مقادیر انحناء حداقل (Cmin) کاهشیافته ولیکن مقادیر میانگین و حداقل منطقهی بالادست (UP) افزایش یافتند. شاخصهای آماری پارامتر ارتفاع، حساسیت کمی را نسبت به تغییرات تفکیک مکانی نشان دادند. تغییرات میانگین و حداکثر جهت شیب در طول تفکیکهای مکانی مختلف فاقد روند مشخصی است. میانگین تمامی پارامترهای زمینی به غیر از انحناء حداقل (Cmin) و منطقهی بالادست (UP) در بین هیچکدام از تفکیکهای مکانی دارای اختلاف معنیداری نمیباشند. با تغییر در تفکیک مکانی DEM، بهترین ترکیب پارامتری زمینی برای مدلسازی ویژگیهای خاک و مقادیر دو معیار AICC و R<sup>2</sup>adj این ترکیبات تغییر میکنند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که برای یک منطقه که دارای تنوع بالا در شرایط ژئومورفولوژی است، این امکان وجود ندارد که در آن یک تفکیک مکانی مشخص را برای مدلسازی تمامی ویژگیهای خاک، مناسب دانست.
شاخص انتقال رسوب,ژئومورفومتری,مدل رقومی ارتفاع,معیار اطلاعات آکائیک تصحیح شده (AICC),وضوح مکانی بهینه
https://asr.urmia.ac.ir/article_120850.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120850_5ead233190a4f3860940a3e930460826.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
بررسی شرایط تروفی تالاب کانی برازان مهاباد با استفاده از فسفر زیستفراهم رسوبات و شاخص کارلسون (TSI)
136
148
FA
حجت
جباری
گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
hojat_jabbari@yahoo.com
مجید
منتصری
گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
m.montaseri@urmia.ac.ir
تالاب کانی­برازان مهاباد از جمله تالاب­های مهم جنوب دریاچه ارومیه می­باشد و بهدلیل تنوع زیستی به­عنوان پناهگاه حیات وحش و سایت رامسر ارتقا یافته است. در این تحقیق 15 ایستگاه در تالاب کانی برازان مهاباد برای نمونه­برداری پارامترهای کیفی آب در فصول چهارگانه سال 1394 انتخاب و با یک زمان­بندی منظم، عملیات نمونه­برداری انجام گرفت. همچنین از 6 ایستگاه داخل تالاب در طول فصل تابستان نمونه­برداری رسوب برای تعیین فسفر زیست­فراهم انجام شد. پارامترهای کیفی آب در این مطالعه شامل: نیتروژن، فسفر، شفافیت، کلروفیل a، (اکسیژن­خواهی بیولوژیکی) BOD، (اکسیژن­خواهی شیمیایی) COD و بار باکتریایی در تالاب بوده که براساس روشهای آزمایشگاهی استاندارد تعیین شدند. نتایج حاصل برای BOD و COD نشان داد که در تمام فصول سال مقدار این پارامترها بیشتر از استاندارهای تعیین شده بود. همچنین نتایج بیانگر بالا بودن TSI (TN) در فصول اول و دوم سال و افزایش مقادیر TSI (TP) و TSI (SD) در فصول پاییز و زمستان نسبت به فصول قبلی سال بود. میانگین فسفر زیست­فراهم در نمونه­های رسوب برابر با mgkg<sup>-1</sup> 4/29 بود که نشان دهنده­ی خطر آزاد شدن فسفر از رسوبات بستر و تشدید فرایند غنی­شدن در طول فصل تابستان است. به علاوه ارتباط معنی­دار (01/0 > P ، 79/0<strong>=</strong>r) بین مقدار فسفر کاول و تراکم جلبک تک­سلولی به روشنی موید این واقعیت بود که روش کاول می­تواند به عنوان شاخص جلبک زیست­فراهم در این تالاب مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت براساس شاخص تروفی مشاهده شد که شرایط تالاب در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب در وضعیت مزوتروفیک خفیف، الیگوتروف، مزوتروفیک و مزوتروفیک حاد قرار دارد و می­توان بیان کرد وضعیت تالاب در حال گذر به مرحله پرغذایی است که این امر بهدلیل عدم تامین آب با کمیت و کیفیت مناسب بخصوص در فصل تابستان می­باشد.
شکوفایی جلبکی,پرغذایی,تالاب کانی برازان,شاخص وضعیت تروفی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120844.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120844_8f3e80a034448226abd113f7f1b3c5ea.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
بررسی تاثیر اصلاح کننده آلی (کود دامی و بیوچار) بر پایداری علفکش متری بیوزین در خاک
149
161
FA
کلثوم
عبداللهی
دانشجو دکترا گروه علوم خاک دانشگاه علوم کشاورزی گرگان
k.abdolahi@gmail.com
سیدعلیرضا
موحدی نائینی
دانشیار علوم خاک گرگان
salirezam@yahoo.com
مجتبی
بارانی
استادیار گروه علوم خاک دانشگاه علوم کشاورزی گرگان
mbarani2002@yahoo.com
پونه
ابراهیمی
دانشگاه گلستان
pebrahimi@gau.ac.ir
قربانعلی
روشنی
دانشیار موسسه تحقیقات پنبه کشور
gh_roshani@yahoo.com
کاربرد مداوم و نادرست علف­کش­ها می­تواند صدمات جبران­ناپذیری بر محیط زیست و زندگی موجودات زنده ایجاد کند. به همین علت آگاهی از پایداری علف­کش­ها در خاک، به سبب اهمیت تعیین پتانسیل آن­ها در آلوده کردن محیط و آسیب­رسانی به گیاهان زراعی امری ضروری به نظر می­رسد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر بیوچار و کود دامی بر پایداری علف­کش متری­بیوزین در شرایط اشباع و غیر اشباع خاک در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دو نوع ماده آلی اصلاح کننده (کود گاوی و بیوچار) و شرایط رطوبتی (اشباع و غیر اشباع) در ۷ زمان نمونه­برداری (صفر، 8، ۱۶، ۳۶، ۶۴، ۹۰و ۱۱۰ روز) بودند. نتایج اندازه­گیری غلظت علف­کش در تیمارها از زمان مصرف تا ۱۱۰ روز در هر دو حالت اشباع و غیر اشباع نشان داد که در تیمارهای دارای اصلاح کننده­های آلی، میزان کاهش غلظت علف­کش بیشتر از خاک شاهد بود. تجزیه علفکش در خاک مطابق تابع سینتیکی مرتبه اول بود. کمترین ضریب تجزیه (K) مربوط به تیمار شاهد و بیشترین ضریب تجزیه مربوط به تیمار اصلاح کننده بیوچار بود که بیانگر پایداری علف­کش در تیمار شاهد و تاثیر مثبت اصلاح­کننده آلی بر افزایش سرعت تجزیه علف­کش است. نیمه عمر محاسبه شده تیمارهای آزمایش در محدوده ۳۴ تا ۳۸ روز بود، بیشترین نیمه عمر (38 روز) مربوط به تیمار خاک شاهد در شرایط غیر اشباع و کمترین نیمه عمر (34 روز) در تیمار اصلاح کننده بیوچار در شرایط اشباع بود. نتایج آزمایش نشان داد تجزیه علف­کش در تیمارهای دارای اصلاح­کننده­های آلی در شرایط رطوبتی اشباع از غیراشباع بیشتر بود.
"خاک اشباع"," خاک غیر اشباع"," نیمه عمر","تابع سینتیکی مرتبه اول","ضریب تجزیه"
https://asr.urmia.ac.ir/article_120840.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120840_c57a570cddac609c4af4c8f78a675a5f.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
برآورد فرسایش خندقی بر پایة معادلات REGEM و اصلاح ضرایب آن در استان اردبیل
162
173
FA
حسین
شهاب
فیزیک و فرسایش اردبیل
h.shahab@uma.ac.ir
شکراله
اصغری
گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی
shokrollah.asghari@gmail.com
خندق­های کوچک به دلیل تراکم زیاد در واحد سطح، یکی از مهمترین عوامل تلفات خاک و آب به ویژه در اراضی کشاورزی است. در این پژوهش با انتخاب 81 خندق کوچک در سه حوزه آبخیز از منطقه اُرتاداغ، ملااحمد و سرچم در استان اردبیل، ابعاد خندق­ها با فاصله یک سال تعیین و تغییر طول، عرض متوسط، عمق و حجم آن­ها ثبت گردید. همچنین ابعاد خندق­ها با استفاده از مدل REGEM با فاصله زمانی یک سال برآورد شد و همبستگی بین مقادیر مشاهده شده و برآورد شده بررسی گردید. به منظور اصلاح و بهینه­سازی مدل برای مناطق مورد مطالعه، با استفاده از مدل­های رگرسیونی، روابط مدل اصلاح شد و مجددا برای برآورد ابعاد خندق­ها و تغییرات آن در طول یک سال مورد ارزیابی قرار گرفت. برای اصلاح مدل از پارامترهای تنش برشی بحرانی و عامل فرسایش خاک مدل REGEM برای برآورد ابعاد خندق شامل طول، عرض متوسط و عمق متوسط استفاده شد. نتایج نشان داد مدل REGEM تنها در منطقه سرچم کارایی لازم را در برآورد فرسایش خندقی داشت و میزان ضریب همبستگی برآورد آن با تغییر حجم اندازه­گیری شده خندق­ها برابر با 66/0 به دست آمد. در حالی که برآورد ابعاد خندق­ها با مدل REGEM اصلاح شده، در هر سه منطقه همبستگی معنی­دار با مقادیر اندازه­گیری شده داشت. همبستگی تغییر حجم خندق­ها بین مقادیر اندازه­گیری شده و برآورد شده با مدل اصلاح شده برای اُرتاداغ، ملا احمد و سرچم به ترتیب 76/0، 67/0 و 78/0 تعیین گردید. بنابراین برای کاربرد مدل در مناطق دیگر نیاز به تصحیح مدل متناسب با شرایط منطقه می­باشد.
آبکندهای کوچک,اصلاح مدل REGEM,برآورد فرسایش
https://asr.urmia.ac.ir/article_120848.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120848_58b7cac862f12d6dad60847c1c2830ee.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
مقایسه شبکههای عصبی مصنوعی و توابع انتقالی رگرسیونی برای تخمین ظرفیت تبادل کاتیونی خاک در شمال غرب ایران
174
186
FA
علی
باریکلو
گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، ایران
alibarikloo@yahoo.com
پریسا
علمداری
عضو هیئت علمی دانشگاه زنجان
p_alamdari@znu.ac.ir
جعفر
نیکبخت
گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان ایران
nikbakht.jaefar@znu.ac.ir
ظرفیت تبادل کاتیونی خاک میزان بار مثبتی است که در واحد جرم خاک قابل تبادل است. مدلسازی و تخمین ظرفیت تبادل کاتیونی شاخصی مفید از حاصلخیزی خاک میباشد. ارزیابی و طراحی سناریوهای مختلف مدیریتی احتیاج به داشتن اطلاعات دقیق بانک اطلاعات خاک دارد. بدین منظور برای برآورد ظرفیت تبادل کاتیونی خاک، 32 نیمرخ در دشت تبریز حفر گردید و جهت انجام آزمایش­های فیزیکی و شیمیایی مانند توزیع اندازه ذرات، کربن آلی، pH و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک، 131 نمونه خاک از عمق­های مختلف جمع­آوری گردید. سپس 7 مدل رگرسیونی که بر­اساس مطالعات پیشین انتخاب شده بودند برای منطقه مورد مطالعه کالیبره شده و مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین بر اساس ضرایب موجود در مدل­های رگرسیونی، 7 معماری متفاوت شبکههای عصبی مصنوعی جهت پیشبینی ظرفیت تبادل کاتیونی خاک طراحی گردید و نتایج حاصل از شبکههای عصبی مصنوعی و مدلهای رگرسیونی چند متغیره با استفاده از پارامترهای ضریب همبستگی (R<sup>2</sup>)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و شیب بهترین معادله خط برازش داده شده بین نقاط پیشبینی و اندازهگیری شده (a) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که معماری طراحی شده با شبکه عصبی مصنوعی با ضریب تبیین 86/0، RMSE برابر با 14/2 و شیب خط برابر با 87/0دارای کارایی بالاتری بود که احتمالاً به دلیل وجود روابط غیر خطی میان ویژگی های زودیافت خاک (متغیرهای مستقل) و ظرفیت تبادل کاتیونی (متغیر وابسته) بود.
ظرفیت تبادل کاتیونی,شبکههای عصبی مصنوعی,توابع انتقالی رگرسیونی,دشت تبریز
https://asr.urmia.ac.ir/article_120842.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120842_e83fffff600cbbb4648a5908584b56ea.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
8
1
2020
04
20
بررسی نقش محدودیت های خاک در زوال گونه سرو نقره ای (Cupressus arizonica L.) در فضای سبز جنگلی 20 ساله مجتمع فولاد مبارکه
187
198
FA
عبدالمحمد
محنت کش
معاون پژوهش و فن آوری مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی
a_mehnatkesh@yahoo.com
حسن
جهانبازی
رئیس بخش تحقیقات منابع طبیعی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی
jahanbazy_hassan@yahoo.com
مجید
فرزان
مسئول امور آزمایشگاه های مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی
mj.farzan@yahoo.com
یعقوب
ایرانمنش
عضو هیأت علمی بخش تحقیقات منابع طبیعی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی
y_iranmanesh@yahoo.com
شناخت وضعیت خاک­ها، توجه به استعدادها و از طرفی محدودیت­های اراضی عامل کلیدی در اختصاص اراضی به مناسب­ترین کاربری و همچنین بهبود شرایط رشدی گیاهان کشت­شده در آن اراضی می­باشد. این تحقیق با هدف بررسی خاک­ها و شناخت محدودیت­های آن در جهت جلوگیری از زوال و خشکیدگی گونه سرو نقره­ای در فضای سبز جنگلی مجتمع فولاد مبارکه انجام شد. در این تحقیق ابتدا قطعات نمونه در اراضی فضای سبز جنگلی تحت کشت این گونه انتخاب شد. سپس اقدام به حفر و تشریح خاک­رخ در این قطعات گردید و از لایه­های این خاک­رخ­ها نمونه­برداری گردید. از برگ و خاک سایه­انداز درختان سالم و غیرسالم نمونه­برداری شد و بر روی نمونه­های خاک و گیاه تجزیه­های لازم انجام و تجزیه و تحلیل آماری نتایج انجام شد. نتایج نشان داد که اراضی این منطقه دارای انواع محدودیت­های خاکی شامل سنگریزه زیاد (بیش از 50 درصد)، کمبود مواد آلی (کمتر از 5/0 درصد) و عناصر غذایی پرمصرف و کم­مصرف، pH بالا (بیش از 9/7)، آهک زیاد (بیش از 50 درصد) و سختی و متراکم­بودن خاک می­باشد. میزان جذب آهن، منگنز، روی، مس، کلر و سدیم در سطح یک­درصد بین درختان سالم و ناسالم سرو معنی­دار شد. برای بهبود شرایط و جلوگیری از پیشرفت خشکیدگی و زوال درختان کشت­شده در این اراضی، مدیریت بهینه حاصلخیزی خاک و تغذیه گیاهان کشت شده و تهیه فرمول کودی برای هر قطعه و مصرف کودهای آلی توصیه می­گردد.
حاصلخیزی خاک,خاک رخ,خشکیدگی درختان,عناصر غذائی,محدودیت های اراضی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120817.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120817_fe110dc66650d18fc31d1d98aa7e62d7.pdf