2024-03-28T21:26:27Z
https://asr.urmia.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3058
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
پیامد آلودگی کادمیم بر بخشهای اندازه دانهای کربن آلی در خاکهای همدان و لاهیجان تیمار شده با گاه گندم
علی اکبر
صفری سنجانی
میلاد
جعفری منصف
آلودگی خاک به فلزهایی مانند کادمیم با کاهش کارکرد ریزجانداران میتواند کربناندوزی در خاک را دگرگون سازد. ماندههای گیاهی پس از افزوده شدن به خاک، به ریخت مواد آلی دانهای آزاد بوده که با گذشت زمان به کمک ریزجانداران خاک با رسها پوشیده شده و در پایان به ریخت هم تافتههای آلی-کانی در میآیند. در این پژوهش پیامد کاربرد کادمیم در دو سطح (صفر و 10 میلیگرم بر کیلوگرم) و گذشت زمان در 4 سطح (1روز، 1، 3 و 5 ماه) بر بخشهای اندازه دانهای کربن آلی دو خاک همدان و شمال که با 5 درصد کاه گندم تیمار شدهاند، در سه تکرار آزمون شد. بخش هماندازه شن و بخش هماندازه سیلت+رس مواد آلی خاکها در زمان های یاد شده به روش بخشبندی اندازه دانهای جدا شده و کربن آلی آنها به روش اکسیداسیون تر اندازهگیری شد. برای خاک همدان، بیشترین کربن آلی خاک در بخش شن به اندازه 12/14 گرم بر کیلوگرم خاک (40 درصد)، و در خاک لاهیجان با بافتی ریزتر در بخش سیلت+رس خاک، به اندازه 80/15 گرم بر کیلوگرم خاک (32 درصد) در روز نخست آزمایش بود. تندی کاهش کربن آلی با گذشت زمان در خاک همدان بیشتر از آن در خاک لاهیجان بود. آلودگی خاک به کادمیم از تندی فروزینگی و تجزیه کربن آلی در هر دو خاک کاست و مایه نگهداری کربن آلی بویژه در خاک لاهیجان شد که این می تواند وابسته به رس فراوانتر و بالاتر بودن زیست فراهمی و فاکتور آلودگی کادمیم در این خاک باشد.
آلودگی خاک
بخش بندی اندازه دانهای
کاه گندم
کربن اندوزی
2017
08
23
1
12
https://asr.urmia.ac.ir/article_20293_54a9e7bec0b67b31d86a1a8e6d054360.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
مقایسه چند عصارهگیر برای استخراج پتاسیم قابل جذب برنج در برخی از خاکهای استان کهگیلویه و بویر احمد
حمیدرضا
اولیایی
فاطمه
بارونی
ابراهیم
ادهمی
مهدی
نجفی قیری
پتاسیم و نیتروژن دو عنصر غذایی بوده که بیشترین نقش را در افزایش کمی و کیفی برنج ایفا مینماید. این عنصر نیز همانند نیتروژن به مقدار زیادی، توسط گیاه برنج جذب میشود. ارزیابی وضعیت عناصر غذایی در خاک از نقطه نظر تغذیهای، زیستمحیطی و اقتصادی حائز اهمیت است. این تحقیق با هدف مقایسه 11 عصاره گیر مختلف به منظور تعیین عصارهگیرهای مناسب جهت برآورد پتاسیم قابل جذب برنج در 11 نمونه خاک انتخابی (از مجموع 40 خاک) استان کهگیلویه و بویر احمد انجام شد. بذرهای برنج در سه تکرار در گلدانهای یک و نیم کیلوگرمی به مدت 10 هفته کشت و سپس برداشت شدند. میزان پتاسیم گیاه برنج به کمک اسیدکلریک 1 نرمال عصارهگیری شد. پتاسیم قابل جذب خاک به وسیله عصارهگیرهای استات آمونیوم 1 مولار، کلرید سدیم 1 و 2 مولار، اسید سولفوریک 025/0 مولار، کلرید باریم 1/0 مولار، کلرید کلسیم 01/0 مولار، مورگان-ولف، AB-DTPA، استات سدیم 1 نرمال، استات منیزیم 1 مولار و اسیدکلریدریک 2 مولار اندازهگیری شد. بررسی نتایج ضرایب همبستگی عصارهگیرهای مختلف با میزان جذب پتاسیم توسط اندام هوایی گیاه برنج حاکی از آن بود که بیشترین همبستگی با جذب گیاهی مربوط به عصارهگیر استات سدیم و استات آمونیوم بوده (r به ترتیب 85/0 و 73/0) و پس از آنها عصارهگیرهای مورگان و سدیم کلرید 2 مولار قرار دارند. کمترین مقدار همبستگی مربوط به عصارهگیر کلرید کلسیم بوده است. بنابراین عصارهگیرهای استات سدیم و استات آمونیوم به ترتیب با توجه به سادگی و اقتصادی بودن، سرعت عصاره گیری و بالا بودن ضریب همبستگی با جذب توسط برنج جهت تعیین پتاسیم قابل دسترس در خاکهای مورد نظر توصیه میگردند.
برنج
خاک
پتاسیم قابل استفاده
عصارهگیر
2017
08
23
13
24
https://asr.urmia.ac.ir/article_20294_c364784337a2bee96e58b1ed1fa5d634.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
بررسی اثرات متقابل منابع مختلف فسفر و پتاسیم در رفتار انحلال فسفر و پتاسیم توسط برخی از جدایههای باکتریایی
شکوفه
مرادی
محمدرضا
ساریخانی
پتاسیم و فسفر از جمله عناصر ضروری و مهم برای رشد گیاه تلقی میشوند و راهکار زیستی یکی از روشهای تامین آنها میباشد. برای بررسی روابط بین منابع فسفر محلول (فسفات سدیم) و نامحلول (تریکلسیم فسفات) بر آزادسازی پتاسیم از کانیهای میکا یعنی بیوتیت و موسکویت و همچنین ارزیابی اثر نوع کانی میکا در انحلال فسفر از منبع تریکلسیمفسفات، این تحقیق با حضور برخی از باکتریهای متعلق به جنس سودوموناس به نامهای S10-3، S14-3، S19-1 و S21-1 انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در غالب طرح کاملاً تصادفی با دو نوع کانی میکا و دو منبع فسفر با در نظر گرفتن سه تکرار انجام شد. ازکشت شبانه این باکتریها به میزان 500 میکرولیتر به 30 میلیلیتر محیط کشت الکساندروف افزوده شد. پس از انکوباسیون به مدت یک هفته در دمای 26 درجه سلسیوس و شیک 120 دور در دقیقه، میزان آزادسازی پتاسیم با استفاده از دستگاه فلیمفتومتر و میزان انحلال فسفات با استفاده از روش زرد و دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 430 نانومتر، اندازهگیری شد. اندازهگیریها نشان داد که آزادسازی پتاسیم از کانی بیوتیت بیش از موسکویت بود و همچنین جدایهها در حضور تریکلسیمفسفات نسبت به فسفات سدیم، بین 15 تا 48 درصد پتاسیم بیشتری آزاد کردند. جدایهS19-1 در میان جدایهها بیشترین پتاسیم آزاد شده را با میانگین 45/5 میلیگرم بر لیتر نشان داد. یافتههای آزمایش نشان داد که آزادسازی پتاسیم توسط باکتریها از کانی بیوتیت حدود 5/4 برابر بیش از موسکویت بوده و به نظر مکانیسم مشابهی در انحلال فسفر و آزادسازی پتاسیم وجود دارد زیرا در حضور تریکلسیم فسفات مقدار بیشتری پتاسیم از کانی میکا آزاد شد. اثر کانیهای بیوتیت و موسکویت بر انحلال فسفات جدایهها معنیدار نشد و تمام جدایهها با شاهد اختلاف معنیدار نشان دادند و بالاترین انحلال فسفات به مقدار 488 میلیگرم بر لیتر در جدایه S19-1 به دست آمد.
پتاسیم
تریکلسیم فسفات
سودوموناس
فسفر
میکا
2017
08
23
25
34
https://asr.urmia.ac.ir/article_20298_00286eb0b15d2fecebd1a5e431f138a2.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
مطالعه شکلهای مختلف مس، روی، کادمیوم و سرب در فرآوری ورمی کمپوست کود گاوی
آتنا
میربلوک
میر حسن
رسولی صدقیانی
به منظور مطالعه تغییرات شکلهای مختلف فلزات روی، مس، کادمیوم و سرب در طی فرآیند تهیه ورمی کمپوست، آزمایشی برمبنای طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول این آزمایش شامل تاثیر حضور و عدم حضور کرم خاکی بود و روند فرایند تولید ورمی کمپوست در بازه های زمانی صفر، 30، 60 و 90 روز بعنوان فاکتور دوم انتخاب شد. بخشهای مختلف (تبادلی، کربناتی، بخش آلی، پیوند شده با اکسیدهای آهن و منگنز و باقیمانده) فلزات روی، مس، کادمیوم و سرب با استفاده از روش عصارهگیری پی در پی و 5 مرحلهای روش تسیر در طی فرآیند تهیه ورمی کمپوست از کود گاوی تعیین شدند. نتایج نشان داد که اسیدیته ورمی کمپوست در تیمارهای دارای کرم خاکی 4/0 واحد کاهش و میزان کربن آلی محلول 15/0 درصد افزایش را نشان داد. فراهمی زیستی عناصر روی، مس و کادمیوم بجز سرب نیز در تیمار های کرم خاکی افزایش معنی داری را نشان دادند. بیشترین مقادیر روی، مس و کادمیوم در نتیجه فعالیت کرمهای خاکی به ترتیب در بخشهای کربناتی، مواد آلی و تبادلی نشان داده شد، اما بیشترین سهم سرب در بخش پیوند شده با مواد آلی بود. غلظت عناصر روی وکادمیوم در بخش های تبادلی و کربناتها به طور معنیداری در حضور کرمهای خاکی افزایش یافت، عنصر روی 4/16 و 21/ 18 درصد و کادمیوم 10 درصد افزایش را در این بخش ها نشان دادند، لیکن غلظت این عناصر در بخش باقی مانده در انتهای دوره کاهش یافت. چنین استنباط می شود که فراهمی زیستی عناصر سنگین با فعالیت کرمهای خاکی در فرایند تولید ورمی کمپوست افزایش می یابد.
ورمی کمپوست
کود گاوی
فلزات سنگین
عصاره گیری پی در پی
فراهمی زیستی
2017
08
23
35
44
https://asr.urmia.ac.ir/article_20301_4d306b14267f56321468e75a3c5332f4.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
اثر پوشش های درختی اقاقیا، زبان گنجشک، بلوط و سرو نقره ای بر زیتوده ریشه و معدنی شدن نیتروژن خاک
یحیی
کوچ
کتایون
حق وردی
به منظور مطالعه تأثیر پوششهای درختی دستکاشت بر مشخصههای زیستی (زیتوده ریزریشه و درشتریشه) و بیوشیمی (غلظت نیترات، غلظت آمونیوم، نرخ نیتریفیکاسیون، نرخ آمونیفیکاسیون و نرخ خالص معدنیشدن نیتروژن) خاک، تودههای جنگلی اقاقیا، زبانگنجشک، بلوط و سرو نقرهای در محدوده پارک جنگلی خرگوشدره تهران مورد توجه قرار گرفت. در هر یک از پوششهای درختی، تعداد 10 نمونه از لایه بالایی (10-0 سانتیمتری) خاک برداشت شد. علاوه بر مشخصههای زیستی و بیوشیمی، برخی مشخصههای فیزیکی و شیمیایی خاک در محیط آزمایشگاه مورد اندازهگیری قرار گرفت. مطابق با نتایج، هیچ از مشخصههای فیزیکی مورد مطالعه خاک در پوششهای درختی مورد بررسی تفاوت آماری معنیداری را به نمایش نگذاشتهاند. خاک بخش تحتانی سرو نقرهای شرایط اسیدیتری نسبت به گونههای بلوط، زبان گنجشک و اقاقیا داشته است. بیشترین مقادیر عناصر پر مصرف (نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب) به خاک تحتانی پوشش درختی اقاقیا و کمترین آنها به خاک تحتانی گونه سرو نقرهای اختصاص داشته است. بیشترین مقادیر زیتوده ریشهها (ریز ریشه، درشتریشه و کل ریشه) در خاک تحتانی گونه درختی بلوط مشاهده شد، در حالی که کمترین مقادیر این مشخصهها به خاک تحتانی توده سرو نقرهای تعلق داشته است. بررسی مشخصههای بیوشیمی خاک نیز حاکی از آنست که بیشترین مقادیر این مشخصهها به خاک تحتانی گونه درختی اقاقیا اختصاص داشته در حالی که کمترین مقادیر آنها در خاک تحتانی گونه درختی سرو نقرهای مشاهده شد. مطابق با نتایج تحقیق حاضر، گونه اقاقیا به عنوان گونه تثبیتکننده ازت، در بهبود کیفیت خاک عملکرد بهتری نسبت به سایر گونهها داشته است.
آمونیفیکاسیون
درشت ریشه
ریز ریشه
نرخ خالص معدنی شدن نیتروژن
نیتریفیکاسیون
2017
08
23
45
56
https://asr.urmia.ac.ir/article_20296_b51a076aad2ce5e9f0ab1d01737db0c3.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
مقایسه سه تابع عضویت مختلف در ارزیابی تناسب اراضی منطقه آمل به روش فازی
حمیدرضا
ممتاز
مسلم
ثروتی
مجموعههای فازی، بدون مرزهای تیز و مجزا هستند. بهطوریکه، عبور از یک منطقه عضو به غیرعضو در کلاس، تدریجی است. یک مجموعه فازی توسط توابع عضویت فازی تعریف میشود که از صفر تا یک متغیر است و نمایان گر افزایش تداومی و پیوسته از غیرعضویت کامل به عضویت کامل میباشد، از طرفی، تابع عضویت یکی از پارامترهای تأثیرگذار در ارزیابی تناسب اراضی به روش نظریه مجموعه های فازی است. هدف از این تحقیق، مقایسه سه تابع عضویت کندل، کوچی و ذوزنقه ای در ارزیابی تناسب اراضی شرق منطقه آمل برای گیاه برنج، بر اساس نظریه مجموعه های فازی می باشد. برای نیل به این هدف، ویژگی های اراضی (۸ ویژگی) براساس نظر فائو انتخاب، و ارزیابی تناسب اراضی به روش فازی در 17 واحد اراضی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که بر اساس وزنهای بهدستآمده، در هر سه نوع تابع عضویت مورد استفاده، اقلیم دارای بیشترین وزن و ظرفیت تبادل کاتیونی ظاهری دارای کمترین وزن (درجه اهمیت) در رشد محصول برنج در منطقه مطالعاتی می باشند. همبستگی بین شاخص اراضی و عملکرد مشاهده شده در سطح منطقه، برای نظریه مجموعه های فازی با تابع عضویت کندل (0.98) بیشتر از توابع کوچی (0.75) و ذوزنقه ای (0.79) بود و اختلاف نسبتاً زیاد ضریب همبستگی محاسبه شده، نشان از دقت بالای تابع عضویت کندل دارد. همچنین در این روش، نرم افزار متلب با توجه به حدود انتقالی انتخاب شده مناسب، توانسته وزن ها را به طور دقیق برآورد نماید. نهایتاً می توان چنین بیان کرد که اگر از توابع عضویت و حدود انتقالی مناسب در روش فازی استفاده گردد، میتوان از آن به عنوان یک روش کارا در ارزیابی تناسب اراضی استفاده کرد.
برنج
ذوزنقه ای
کندل
کوچی
فازی
2017
08
23
57
66
https://asr.urmia.ac.ir/article_20300_314e4613be5e18a2ea178f5c250d8410.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
پهنه بندی احتمال کمبود و فزونی کربن آلی و فسفر قابل جذب خاک با استفاده ازکریجینگ شاخص
شاهرخ
فاتحی
امیر کیوان
کفاشی
غلامحسین
احمدی
در مدیریت بهینه و پایدار اراضی کشاورزی، تهیه نقشه تخمین احتمال ویژگی های خاک از جمله کربن آلی و عناصر غذایی مبتنی برمقادیرکمتر یا بیشتر از یک حد آستانه از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از راه های تهیه چنین نقشه هایی استفاده از روش های زمین آمار ناپارامتری مانند کریجینگ شاخص می باشد. در این مطالعه با استفاده از کریجینگ شاخص، نقشه احتمال کمبود و فزونی کربن آلی و فسفرقابل جذب خاک برای بخشی از اراضی ایستگاه تحقیقات کشاورزی اسلام آباد غرب واقع در استان کرمانشاه تهیه گردید. به منظور اجرای این پژوهش از داده های میراثی خاک شامل217 نمونه خاک سطحی (عمق0-30 سانتیمتر) با فواصل نمونه برداری 50 متر استفاده شد. پس از پردازش های اولیه آماری،تغییرنمای شاخص براساس مقادیر آستانه 1/2 درصد برای کربن آلی و 15 میلی گرم بر کیلوگرم برای فسفرقابل جذب محاسبه گردید و بر مبنای جمع باقیمانده مربعات خطای کمتر، مدل نمائی به عنوان بهترین مدل برازش یافته بر تغییرنمای شاخص تعیین شد. داده های اعتبارسنجی، از روش حذف یک داده و اجرای مدل به دست آمد. سپس برای ارزیابی کارایی کریجینگ شاخص، منحنی مشخصه عامل گیرنده ترسیم و مساحت زیرمنحنی محاسبه گردید. مساحت زیرمنحنی مشخصه عامل گیرنده به ترتیب برای فسفر قابل جذب و کربن آلی 0/7956 و 0/8005به دست آمد که نشان می دهد کریجینگ شاخص در تخمین این متغیرها نسبتاً خوب عمل نموده است. بطورکلی می توان ذکر نمود کاربردکود بر اساس نقشه های احتمال خصوصیات حاصلخیزی خاک، سبب کاهش هزینه و افزایش تولید پایدار می گردد.
ویژگیهای خاک
حد آستانه
تغییرنما شاخص
منحنی مشخصه عامل گیرنده
2017
08
23
67
78
https://asr.urmia.ac.ir/article_20299_b62b320b7a4b71f8920626b01a28cf8c.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
مقایسه ی اثر کود های بیولوژیکی و شیمیایی فسفره بر جذب فسفر و عملکرد گیاه زینتی همیشه بهار (Calendula officinalis)
علی
محبوب خمامی
داوود
هاشم آبادی
عاطفه
براری تاجانی
علیرضا
فلاح
چکیده استفاده از کود های زیستی، رویکرد جهانی برای کاهش آلودگی نهاده های شیمیایی جهت افزایش کمیت و کیفیت محصولات گیاهی در راستای کشاورزی پایدار است. در این تحقیق جهت مقایسه ی اثر کود بیولوژیکی و شیمیایی فسفره بر جذب فسفر و عملکرد گیاه زینتی همیشه بهار، آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور: 1- روشهای مختلف کاربرد کود زیستی بارور در چهار سطح: M1 (بدون استفاده از کود زیستی)، M2 (کود زیستی بصورت بذرمال)، M3(کود زیستی بصورت ریشه مال)، M4 (کود زیستی بصورت بذر مال + ریشه مال ) و 2- مقادیر فسفر شیمایی به شکل سوپر فسفات تریپل در چهار سطح P1 (صفر)، P2 (100)، P3 (200)، P4(300 میلی گرم در لیتر)، 16تیمار و 3 تکرار و با 5 گلدان در هر تیمار انجام شد. در این آزمایش صفاتی چون قطر گل، تعداد گل، ارتفاع نهایی بوته، تعداد برگ در بوته، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک گل ، فسفر کل اندام هوایی و فسفر کل بستر مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که از بین روش های کاربرد کود بیولوژیک فسفاته، M4 بر اکثر صفات مورد بررسی مانند ارتفاع نهایی بوته (53/35)، قطر گل (58/66)، تعداد گل (15/9)، تعداد برگ در بوته (25/64)، وزن تر اندام هوایی (09/29) و فسفر اندام هوایی (45/3) موثر و کارا بوده و موجب کاهش مصرف کود فسفره شده است. نظر به اینکه تیمار M4P3 در اکثر صفات با تیمار M4P4 اختلاف معنی داری نداشت، لذا با هدف کاهش مصرف کود فسفره شیمیایی کاربرد آن قابل توصیه است.
کود زیستی
سوپر فسفات تریپل
بذر مال
ریشه مال
2017
08
23
79
91
https://asr.urmia.ac.ir/article_20295_e03bd38cb7e5f4b7d078273357a0376b.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
برهمکنش میکوریزا، کود آلی و پتاسیم بر عملکرد و ترکیب شیمیایی برگ انار(Punica granatum L.)
عبدالحسین
ضیائیان
محسن
پروین
محمد صادق
قربانی
منوچهر
دستفال
کودهای شیمیایی، زیستی و آلی نقش مهمی در افزایش کمی و کیفی تولیدات کشاورزی دارند. به منظور مطالعه اثرات تلقیح میکوریزایی، کاربرد پتاسیم و کود دامی بر عملکرد و ترکیب شیمیایی برگ انار، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار، در منطقه جنت شهر، نزدیک داراب در استان فارس، در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل ترکیبی از دو سطح 0 و 500 گرم میکوریزا، سه سطح 0، 10 و 20 کیلوگرم کود گوسفندی و دو سطح 0 و 500 گرم اکسید پتاسیم به ازای هر درخت بود. میکوریزا و کود دامی قبل از گلدهی و اکسید پتاسیم در دو مرحله قبل و بعد از گلدهی مصرف شدند. فاکتورهای اندازهگیری شده شامل عملکرد هر درخت، وزن میوه، وزن پوست، وزن دانهها، نسبت پوست به دانه در پنج میوه و غلظت پتاسیم، فسفر، آهن، منگنز، روی و مس در برگها بود. نتایج نشان داد که اثرات اصلی کاربرد میکوریزا، پتاسیم و کود دامی بر بیشتر صفات مورد مطالعه معنیدار بود. بیشترین میانگین وزن 5 میوه، بیشترین وزن دانه در میوه و کمترین نسبت پوست به دانه از اثر توأم 500 گرم میکوریزا، 20 کیلوگرم کود دامی و 500 گرم پتاسیم حاصل شد. بالاترین غلظت پتاسیم، فسفر، آهن، مس، منگنز و روی از کاربرد توأم 500 گرم میکوریزا، 500 گرم پتاسیم و 20 کیلوگرم کود گوسفندی به ازای هر درخت به دست آمد. بالاترین عملکرد انار ) 44 کیلوگرم در درخت) از کاربرد توأم500 گرم میکوریزا، 10 کیلوگرم کود دامی و 500 گرم اکسید پتاسیم به دست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد، 127 درصد افزایش عملکرد نشان داد و میتوان آن را به عنوان تیمار برتر پیشنهاد نمود.
کلمات کلیدی: انار
تلقیح میکوریزایی
سولفات پتاسیم و کود دامی
2017
08
23
92
103
https://asr.urmia.ac.ir/article_20297_0d765ca211674f1dd57d1558712ab9ce.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1396
5
1
ارزیابی آبشویی خاکهای شور و سدیمی با کاربرد سطوح مختلف آب خالص و اسیدی در بخشی از اراضی شبکه آبیاری و زهکشی دشت مهاباد
محمد
بزانه
حسین
رضایی
بهسازی خاکهای شور و سدیمی از دیدگاه حفاظت منابع آب و خاک، اهمیت فراوانی دارد. تجمع و فزونی املاح خاک از رشد و نمو گیاه جلوگیری نموده و بهطور مستقیم بر عملکرد گیاه تأثیر مینهد. مهمترین گام جهت جلوگیری از اثرات سوء شوری خاک، کاهش املاح تا حد بهینه از طریق آبشویی و ممانعت از ماندابی شدن میباشد. بهسازی خاکهای شور-سدیمی به کیفیت و مقدار آب کاربردی، نوع بهساز و وضعیت زهکشی خاک بستگی دارد. در این پژوهش، بهمنظور ارزیابی چگونگی اصلاح خاکهای شور و سدیمی، تیمارهای مختلف آبشویی با آب خالص و آب اسیدی در سه سطح 25، 50 و 75 سانتیمتری در قالب طرح آزمایش بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. پس از آنکه رطوبت خاک به حد ظرفیت مزرعهای رسید، نمونه خاک جهت تجزیه و تحلیل مقدار تغییرات املاح تهیه گردید. نتایج نشان داد تغییر کلاس شوری و قلیائیت خاک از S3A2 (شوری زیاد و قلیائیت نسبتا زیاد) به S1A1 (شوری و قلیائیت کم) پس از انجام آبشویی میباشد. کمترین و بیشترین درصد بهبود شوری و قلیائیت مربوط به تیمارهای 25 سانتیمتر آب خالص و 75 سانتیمتر آب اسیدی بهترتیب با مقادیر کاهش متوسط 7/24 و 2/41درصد برای سدیم قابل تبادل و 9/25 و 69 درصد برای قابلیت هدایت الکتریکی نسبت به شرایط اولیه خاک میباشد. در تمامی تیمارها اختلاف بین استفاده از آب خالص و اسیدی معنیدار شد که نشان از عملکرد موثر ماده اصلاحی دارد. تجزیه آماری نتایج، بیانگر معنیدار بودن تغییرات پارامتر درصد سدیم قابل تبادل و قابلیت هدایت الکتریکی بهترتیب در سطح احتمال پنج و یک درصد بود. تیمار 50 سانتیمتر آب اسیدی از بین تیمارها بهعنوان مناسبترین تیمار از لحاظ مصرف آب و کارآیی آبشویی شناخته شد. پیشنهاد میشود برای استفاده بهینه آب، از تیمار 50 سانتیمتر آب اسیدی برای اصلاح خاکهای منطقه استفاده شود.
آبشویی
سدیم قابل تبادل
شوری
قلیائیت
2017
08
23
104
114
https://asr.urmia.ac.ir/article_20292_0b183058c3dd37c0ad961263a4938461.pdf