دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تخمین سرعت نفوذپذیری پایه با استفاده از مدلهای نروفازی، شبکه عصبی و رگرسیون خطی چندمتغیره
1
15
FA
کمال
نبی اللهی
هیات علمی
nabiollahy_k@yahoo.com
فریبا
گل محمدی
کارشناس گروه خاک دانشکاه کردستان
f.golmohammadi614@gmail.com
روح الله
تقی زاده مهرجردی
هیات علمی دانشگاه اردکان
rh_taghizade@yahoo.com
مسعود
داوری
هیات علمی
ma_davari@yahoo.com
ننفوذ یکی از مهمترین مشخصههای فیزیکی خاک است که اندازهگیری مستقیم آن دشوار، زمانبر و پرهزینه میباشد. هدف از این پژوهش تخمین سرعت نفوذپذیری پایه با استفاده مدلهای نروفازی، شبکة مصنوعی و رگرسیون خطی چند متغیره است. بدین منظور، در 100 نقطه در منطقه دهگلان استان کردستان سرعت نفوذپذیری پایه با استفاده از استوانه مضاعف اندازهگیری شد. ویژگیهای فیزیکی خاک (تخلخل، جرم ویژه ظاهری، شن، سیلت و رس) و توپوگرافی به عنوان ویژگیهای زودیافت اندازهگیری شده و برای برآورد نفوذپذیری خاک استفاده شدند. دادهها به دو سری آموزشی (70 درصد دادهها) و آزمون (30 درصد داده ها) تقسیم شدند. مدلها بر اساس نوع ورودی به نوع 1 (ویژگیهای فیزیکی خاک) و 2 (ویژگیهای فیزیکی خاک و توپوگرافی) طبقه بندی شدند. نتایج ارزیابی مدلها بر اساس شاخصهای ریشة میانگین انحراف خطا، مربعات خطا، میانگین خطا، خطای استاندارد نسبی و بهبود نسبی نشان داد که مدل نروفازی نوع 1 به ترتیب با آمارههای 0.24، 1.3، 1.69، 0.25 و 65.41 و نوع 2 به ترتیب با آماره-های 0.1-، 0.95، 0.84، 0.18 و 71.52، دارای بالاترین دقت در تخمین سرعت نفوذپذیری پایه میباشد. همچنین مشاهده شد که استفاده از دادههای توپوگرافی به عنوان ورودی همراه با ویژگیهای فیزیکی خاک میتواند منجر به بهبود دقت تخمین سرعت نفوذپذیری پایه شود.
ویژگیهای زودیافت,شیب,توابع انتقالی,دهگلان
https://asr.urmia.ac.ir/article_120642.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120642_a0478d2ceae31bc2b64386af40d4c92a.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تاثیر کاربرد بیوچار و کمپوست ضایعات هرس به همراه باکتریهای ریزوسفری محرک رشدبر فراهمی عناصر پرمصرف در ریزوسفر گندم
16
30
FA
رقیه
واحدی
دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علــوم خاک دانشگاه ارومیه
rvahedi93@yahoo.com
میرحسن
رسولی صدقیانی
0000000198044076
دانشگاه ارومیه
m.rsadaghiani@urmia.ac.ir
مواد آلی و ریز­جانداران حلّالیت و تحرک عناصر غذایی در ریزوسفر را تحت تأثیر قرار داده و زیست­فراهمی عناصر غذایی گیاه را بهبود می­بخشند. به­منظور ارزیابی تأثیر کاربرد بیوچار، کمپوست ضایعات هرس درختان سیب و انگور و باکتریهای ریزوسفری محرّک رشد (PGPR) بر قابلیت جذب عناصر پرمصرف در خاک آهکی آزمایشی بهصورت فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانه­ای در رایزوباکس اجرا شد. فاکتورها شامل ماده آلی (بیوچار، کمپوست ضایعات هرس و شاهد)، تلقیح میکروبی (باکتری­هایPGPR و عدم تلقیح) و خاک (خاک ریزوسفر و غیرریزوسفر) بودند. در پایان دوره رشد، pH، هدایت الکتریکی (EC)، کربن آلی (OC) و فراهمی عناصر پرمصرف در خاک­های ریزوسفری و غیرریزوسفری و غلظت این عناصر در گیاه اندازه­گیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان pH در تیمار بیوچار بدون تلقیح میکروبی (88/7) بود. مقدار ECو فراهمی N، P و K در تیمار کمپوست همراه با تلقیح باکتری­های PGPR بطور معنی­داری بالاتر از سایر تیمار­ها بود. بیشترین درصد کربن ­آلی در تیمار کمپوست عدم تلقیح بود که نسبت به تیمار تلقیح میکروبی 78/9 درصد افزایش داشت. همچنین کمپوست در مقایسه با بیوچار مقادیر بیشتری از EC، OC، N، P و K در ریزوسفر و غیرریزوسفر را فراهم کرده که نشان­دهنده بالاتر بودنEC ، OC و محتوای عناصر غذایی کمپوست مصرفی بود. باکتری­های PGPR فراهمی P وK را بهترتیب 21/1 و 26/1 برابر در خاک غیرریزوسفر نسبت به ریزوسفر افزایش داد. در حالی­که مقدار EC، OCو N در تیمار تلقیح باکتریهایPGPR در ریزوسفر بهترتیب 22/1، 24/1 و 19/1 برابر بیشتر از غیرریزوسفر بود. جذب بیشتر N، P و K توسط گیاه در تلقیح باکتریایی بیوچار سبب افزایش بترتیب 60/48، 55/32 و 16/32 درصدی نسبت به شاهد شد. با اساس یافتهها، استفاده از باکتری­هایPGPR و مقادیر مناسب بیوچار و کمپوست ضمن افزایش فراهمی عناصر پرمصرف در خاک جذب این عناصر برای گیاهان را بهبود بخشید.
ریزوسفر,مواد آلی,فراهمی عناصر غذایی,باکتریهای PGPR
https://asr.urmia.ac.ir/article_120643.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120643_1b30f9b0675fe90f94c18528bb85f070.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تاثیر نیتروژن و نسبت نیترات به آمونیوم بر شاخص های رشد و عملکرد اسانس مرزنجوش بخارایی (Origanum vulgare ssp. Gracile) در شرایط شور
31
44
FA
ابراهیم
سپهر
0000-0001-5843-0669
دانشگاه ارومیه
e.sepehr@urmia.ac.ir
سجاد
نعمت زاده
1234-1234-4321-4321
ارومیه، دانشگاه ارومیه
m.sajad.n@gmail.com
امیر
رحیمی
عضوهیات علمی دانشگاه ارومیه
e.rahimi@urmia.ac.ir
به منظور بررسی تأثیر سطوح متفاوت نیتروژن و نسبت های مختلف نیترات به آمونیوم در شرایط شور و غیرشور بر شاخص های رشد، درصد و عملکرد اسانس مرزنجوش بخارایی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ۳۶ تیمار و ۳ تکرار انجام گرفت. نیتروژن مورد استفاده در ۳ سطح (۵، ۱۰ و ۱۵ میلی مولار)، نسبت های مختلف نیترات به آمونیوم در۶ سطح (۱۰۰ :۰، ۸۷/۵: ۱۲/۵، ۷۵: ۲۵، ۵۰ : ۵۰، ۲۵ : ۷۵ و ۰ : ۱۰۰) و شوری در ۲ سطح (صفر و ۵۰ میلی مولار سدیم کلرید) به عنوان فاکتورهای آزمایش در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در شرایط عدم تنش شوری بیشترین مقدار وزن تر (۲/۴۲ گرم)، وزن خشک (۸/۱۶ گرم)، و عملکرد اسانس (۹/۱۵۸ میلیگرم در گلدان) در سطح نیتروژن ۱۵ میلی مولار و نسبت ۷۵ : ۲۵ نیترات به آمونیوم به دست آمد؛ در صورت اعمال تنش شوری هر سه صفت فوق در تمام تیمارها کاهش یافت، به طوری که تحت این شرایط حداکثر وزن تر (۳۴/۳۳ گرم)، وزن خشک (۵۶/۴ گرم)، و عملکرد اسانس (۳۵/۹۴ میلیگرم در گلدان) در تیمار ۱۵ میلی مولار نیتروژن و نسبت ۵۰ : ۵۰ نیترات به آمونیوم مشاهده گردید. اثرات اصلی هر سه تیمار تاثیر بسیار معنی داری بر درصد اسانس داشت؛ به طوری که از غلظت ۱۵ میلی مولار نیتروژن، نسبت ۷۵ : ۲۵ نیترات به آمونیوم و در شوری ۵۰ میلی مولار بیشترین درصد اسانس حاصل شد. می توان نتیجه گرفت غلظت ۱۵ میلی مولار نیتروژن و نسبت های ۷۵ : ۲۵ و ۵۰ : ۵۰ نیترات به آمونیوم به ترتیب در محیط غیر شور و شور از نظر تغذیه نیتروژنی جهت افزایش بیوماس تولیدی مرزنجوش مناسب می باشد.
"آمونیوم," شوری," مرزنجوش," نیترات," نیتروژن"
https://asr.urmia.ac.ir/article_120644.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120644_b9aaafa0a51107b7d6217caa615dd165.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تأثیر مدیریتهای مختلف خاکورزی بر شکل های آلی فسفر خاک
45
57
FA
زهره
محمدی
گروه علوم خاک دانشکده مهندسی آب و خاک دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
zohrehmohammadi23@yahoo.com
مجتبی
بارانی مطلق
گروه علوم خاک دانشکده مهندسی آب و خاک دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
mbarani2002@yahoo.com
محمد اسماعیل
اسدی
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
iwc977127@yahoo.com
سیدعلیرضا
موحدی نائینی
دانشیار علوم خاک گرگان
salirezam@yahoo.com
سمیه
سفیدگر شاهکلایی
گروه علوم خاک دانشکده مهندسی آب و خاک دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
s.sefidgar16@gmail.com
تغییر در عملیات مدیریتی نظیر روشهای حفظ بقایای گیاهی و خاکورزی مختلف، میتواند پویایی فسفر در خاک را تغییر داده و زیست فراهمی فسفر را بیافزاید. کشاورزی حفاظتی با حفظ بقایای گیاهی در سطح خاک و کاهش اختلاط خاک بر چرخه و لایهبندی فسفر در خاک تأثیر مینهد بهگونه ای که بیشترین غلظت فسفر در لایههای فوقانی خاک خواهد بود. هدف از این پژوهش، بررسی اثر خاکورزیهای مختلف بر شکلها و توزیع فسفر آلی خاک با استفاده از روش عصارهگیری دنبالهای بود. بدین منظور نمونهبرداری از دو عمق 8-0 و 16-8 سانتیمتری از چهار روش خاکورزی مختلف (مرسوم، بستر برآمده، کمخاکورزی و بیخاکورزی) بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در 5 تکرار صورت گرفت. برای جزءبندی فسفر آلی از روش بوومن و کول (Bowman & Cole, 1978) تغییر یافته استفاده شد. نتایج نشان داد که تغییر خاکورزی از مرسوم به خاکورزیهای حفاظتی (بستر برآمده، کمخاکورزی و بیخاکورزی) موجب افزایش معنیدار فسفر آلی در همه شکلها (فسفر لبایل، فسفر نسبتا لبایل، فسفر غیرلبایل، فسفر باقیمانده) شد. همچنین میزان فسفر دانه گندم حدوداً 35 درصد در کمخاکورزی و بیخاکورزی نسبت به خاکورزی مرسوم افزایش نشان داد. بیشترین عملکرد دانه گندم (21%) در کمخاکورزی نسبت به خاکورزی مرسوم مشاهده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بهمخوردگی کم خاک در سیستمهای بیخاکورزی مقدار و توزیع شکلهای فسفر در خاک را تغییر داد و منجر به ایجاد یک شیب غلظتی شد که با عمق خاک کاهش یافت. برعکس در سیستمهای خاکورزی سنتی و مرسوم، اختلاط بقایای گیاهی با لایه شخم خاک، سبب افزایش سرعت تجزیه مواد آلی و در نتیجه کاهش ذخیره شکلهای لبایل و نسبتاً لبایل آلی شد.
خاکورزی حفاظتی,خاکورزی مرسوم,شکل های فسفر,عصاره گیری دنباله ای,فسفر آلی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120645.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120645_89045b541d2eef3e0cda3daf0185486e.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تأثیر سطوح مختلف فسفر بر وابستگی میکوریزایی، خصوصیات رشدی و جذب فسفر در دو گیاه ذرت و سویا
58
70
FA
جلال
صادقی
دانشجوی دانشگاه فردوسی
jalal.sadeghi.js@gmail.com
امیر
لکزیان
استاد دانشگاه فردوسی
alakzian@yahoo.com
علیرضا
آستارایی
استاد دانشگاه فردوسی
alirezaastaraei@gmail.com
اکرم
حلاج نیا
استاد دانشگاه فردوسی
halajnia@yahoo.com
کمبود فسفر در مناطق گرمسیری و مشکلات مصرف زیاد کودهای شیمیایی، اهمیت پرداختن به همزیستی گیاهان با ریزجانداران خاک را دوچندان میکند. به همین منظور آزمایش گلخانهای با استفاده از دو گیاه ذرت و سویا در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح فسفر (صفر (P0)، (P1) 25، (P2) 50، (P3) 75 و (P4) 100 درصد توصیه کودی) و دو سطح حضور (M1) و عدم حضور (M0) قارچ فانلیفورمیس موسه بود. تجزیه آماری دادهها نشان داد که تاثیر سطوح مختلف فسفر و میکوریزا بر صفات اندازهگیری شده در سطح یک درصد معنیدار بودند. با افزایش مقدار فسفر، وابستگی و پاسخ میکوریزایی و کلونیزاسیون در دو گیاه کاهش یافت. اما سایر صفات مورد اندازهگیری با افزایش مقدار کود فسفر و حضور میکوریزا افزایش داشتند. وزن خشک اندام هوایی دو گیاه مورد مطالعه، وزن خشک ریشه (ذرت)، ارتفاع گیاه، غلظت و جذب فسفر در هر دو گیاه ذرت و سویا در تیمار P4M1بیشترین و در تیمار P0M0 کمترین مقدار را دارا بودند. در بیشتر صفات مورد اندازهگیری بیشترین تفاوت بین حضور و عدم حضور میکوریزا در سطح P0 مشاهده شد که بیانگر تاثیر بیشتر میکوریزا در زمان کمبود عنصر کمتحرک فسفر میباشد. با افزایش سطوح کود مصرفی، تفاوت بین تیمار حاوی میکوریزا نسبت به تیمار فاقد آن در هر سطح کودی، کاهش یافت.
ویژگیهای رشدی,فسفر,فانلیفورمیس موسه,وابستگی میکوریزایی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120660.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120660_3417a56cbcc1d2356761ddd0da9a1b9c.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تخمین مکانی- زمانی شوری خاک با دادههای نامطمئن و روش انتروپی حداکثر اریب در حاشیه غربی دریاچه ارومیه
71
83
FA
نیکو
حمزه پور
رده بندی و تناسب اراضی
nikooh62@yahoo.com
پاتریک
بوگارت
هیئت علمی
patrick.bogaert@uclouvain.be
پایش به هنگام شوری خاک براساس نمونهبرداریهای صحرایی، نیاز به زمان و هزینه زیادی دارند. بنابراین هرنوع روش مناسبی که بتواند منجر به کاهش هزینهها شود، قدمی به سوی پایش پایدار شوری خاک در بلندمدت خواهد بود. هدف از انجام این تحقیق، استفاده از روش انتروپی حداکثر اریب و خطای حاصل از استفاده از دادههای صحرایی در یک بازه زمانی، برای بهبود تخمین مکانی- زمانی شوری خاک در نقاطی بدون اندازهگیریهای دقیق آزمایشگاهی بود. هدایت الکتریکی خاک در صحرا برای تمامی نمونهها و در تمام دورهای نمونهبرداری اندازهگیری گردید. اما اندازهگیری شوری خاک در آزمایشگاه تنها برای دورهای اول، دوم و پنجم انجام شد. بعداز کالیبراسیون دادههای صحرایی با دادههای آزمایشگاهی برای دو دور اول نمونهبرداری، هیستوگرام باقی ماندهها محاسبه گردید و سپس واریانس باقی ماندهها به عنوان خطای مربوط به دادههای نامطمئن، در تخمین مکانی- زمان شوری خاک در سایر بازههای زمانی استفاده گردید. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مقادیر تخمینی شوری خاک نشان داد استفاده از مدل کالیبراسیون و خطای محاسبه شده برای دو دور اول نمونهبرداری با مقادیر میانگین خطا و میانگین مربعات خطای برابر با 12/0- و 72/0، میتواند در تخمین مکانی شوری خاک در دور پنجم نمونهبرداری نیز از اعتبار لازم برخوردار باشد. لذا، از مدل برازش شده در تخمین مکانی- زمانی شوری خاک در طی تمامی دورهای نمونهبردای استفاده گردید. نتایج نشان داد شوری خاک در طی بازه زمانی بین 1389-1395، افزایش قابل توجهی داشت و شوری ثانویه خاک در زمینهای کشاورزی در حال اتفاق است. به طوری که میانگین شوری خاک در منطقه مطالعاتی از 56/4 در طی پائیز 1390 به 65/6 در طی پائیز 95 افزایش یافت. براساس نتایج حاصل از این تحقیق استفاده از دادههای نامطمئن و روش انتروپی حداکثر اریب، با کاهش هزینهها و زمان لازم برای آنالیزهای آزمایشگاهی امکان پایش پایدار مرز بین اراضی کشاورزی و شور را فراهم میآورد.
تخمین خطا,دادههای صحرایی,واسنجی,هدایت الکتریکی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120646.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120646_c35744383f46320ddab6623b042679cc.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تحلیل توزیع مکانی فلزات سنگین مس، روی و آرسنیک در خاک اطراف کارخانه ذوب مس خاتونآباد شهر بابک
84
96
FA
صدیقه
محمدی
عضو هیات علمی/ دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمان
mohamadisedigeh@gmail.com
با توجه به مسائل و مشکلات زیستمحیطی بهوجود آمده از فعالیت کارخانه ذوب مس خاتونآباد شهر بابک استان کرمان و اثرات سوء آن روی خاک منطقه، این تحقیق با هدف تعیین نحوه توزیع و الگوی مکانی پراکنش عناصر سنگین مس، روی و آرسنیک در خاک محدوده این کارخانه انجام شد. نمونهبرداری از خاک بهصورت شبکهبندی منظم (با ابعاد 1000 متر در1000 متر) از عمق ( صفر تا پنج سانتیمتری) و آنالیزهای آزمایشگاهی با استفاده از دستگاه ICP انجام شد. بهطوریکه میانگین غلظت مس، روی و آرسنیک در منطقه 13/731، 06/72 و 13/40 میلیگرم بر کیلوگرم بود. تحلیل توزیع مکانی آلایندههای مورد بررسی با استفاده روشهای زمین آماری و در محیط نرمافزار GS+ و GIS انجام شد. نتایج نشان داد که با توجه به بالابودن نسبت (C/C0+C)، به میزان 99/0، 83/0 و 99/0 بهترتیب برای عناصر مس، روی و آرسنیک، همبستگی مکانی قوی در همه عناصر مورد بررسی با مدل واریوگرام کروی وجود دارد. در این رابطه، شعاع تأثیر بهترتیب برای عناصر سنگین مس، روی و آرسنیک 2480، 10830، 2380 متر (بالا بودن میزان شعاع تأثیر تأثیردر مورد عنصر آرسنیک به علت سیالیّت بالای آن در خاک میباشد) و مقدار آستانه نیز بهترتیب 94/0، 55/4 و 87/0 میباشد. نقشه توزیع مکانی این عناصر نیز حاکی از عدم آلودگی خاک اطراف کارخانه به عنصر روی و آلودگی شدید آن به عناصر مس و آرسنیک بود. بهطوریکه گستردگی مکانی آنها در جهت جنوب غربی کارخانه میباشد.
زمین آمار,سیستم اطلاعات جغرافیایی,شعاع تأثیر,واریوگرام کروی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120647.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120647_424e7928bf556c76ee93c1b0c0b7a927.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تأثیر شوری ناشی از کلرید سدیم و بور آب آبیاری بر عملکرد و غلظت عناصر غذایی پرمصرف گیاه خرفه
97
108
FA
سعیده
مرادی
دانشگاه زنجان
s.moradi072@gmail.com
احمد
گلچین
دانشگاه زنجان
agolchin2011@yahoo.com
ابراهیم
سپهر
0000-0001-5843-0669
دانشیار دانشگاه ارومیه
e.sepehr@urmia.ac.ir
مصیب
وفایی
دانشگاه زنجان
vafaee.mosayeb67@gmail.com
امروزه با افزایش جمعیت و نیاز بیشتر به مواد غذایی بهرهبرداری از زمینهای شور که بخش زیادی از مناطق خشک و نیمه خشک را در برگرفته است، امری اجتناب ناپذیر است. خرفه گیاهی است هالوفیت، یکساله و علفی که به خوبی در خاکهای شور رشد میکند. بور از عناصر ضروری در گیاهان است و به مقدار کم مورد نیاز گیاهان است. با توجه به وسعت زمینهای شور در ایران، گیاه خرفه این پتانسیل را دارد که به عنوان یک گیاه دارویی، سبزی و حتی علوفه در منابع خاک و آب شور مورد کشت قرار گیرد به منظور بررسی تأثیر شوری ناشی از کلرید سدیم و میزان بور آب آبیاری بر جذب عناصر غذایی گیاه خرفه، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 35 تیمار و سه تکرار به صورت گلخانهای اجرا گردید. سطوح شوری ناشی از کلرید سدیم آب آبیاری شامل 5/0(شاهد)، 5/2، 5، 10، 15،20 و 25 دسی زیمنس بر متر و سطوح بور شامل صفر (شاهد)، 5/0، 1، 2و 4 میلیگرم در لیتر بودند. نتایج نشان داد با افزایش میزان شوری ناشی از کلرید سدیم آب آبیاری تا 5/2 دسی زیمنس بر متر، وزن تر و خشک و همچنین غلظت عناصر کلسیم، منیزیم در بخش هوایی گیاه خرفه افزایش یافت ولی افزایش میزان شوری به بیش از این حد سبب کاهش این صفات شد. غلظت عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم در بخش هوایی گیاه با افزایش شوری ناشی کلرید سدیم کاهش یافت. با افزایش سطوح بور وزن تر و خشک بخش هوایی و غلظت عناصر غذایی نیتروژن، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در بخش هوایی گیاه خرفه کاهش ولی غلظت عنصر فسفر افزایش یافت. با توجه به نتایج این مطالعه کشت گیاه خرفه در مناطقی که شوری نسبتاٌ بالا (5/2 دسی زیمنس بر متر) و بور آن کم باشد توصیه میشود.
بور,خرفه,کلرید سدیم,عناصر پرمصرف,عملکرد
https://asr.urmia.ac.ir/article_120616.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120616_1465e750afd8b7eaa05675b63dbcd217.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
مقایسه میزان رسوب در رواناب و زهآب در دو شیب و پوشش گیاهی متفاوت
109
120
FA
ساناز
غنی زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه بوعلی سینا
ghanizadehsanaz@gmail.com
آزاده
صفادوست
هیآت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان
safadoust@gmail.com
محسن
نائل
هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا
moh_nael@yahoo.com
گلایه
یوسفی
کارشناس آزمایشگاه خاکشناسی دانشگاه بوعلی سینا
golayeh.yousefi@gmail.com
نوع پوشش گیاهی و شیب زمین دو عامل تعیینکننده در شدت فرسایش آب و خاک میباشند. اگر چه پژوهشهای متعددی در رابطه با تأثیر شیب و یا پوشش گیاهی بر فرسایش خاک انجام شده است، ولی مطالعهای در رابطه با مقایسه اثر آنها بر میزان رسوب در رواناب و زهآب گزارش نشده است. هدف از این مطالعه، مقایسه میزان رسوب در رواناب و زهآب تحت تأثیر نوع کشت (گندم و یونجه) و شیب (5% و 20%) در یک خاک لومشنی بود. آزمایشها با استفاده از جعبههای خاک، با ابعاد 100 سانتیمتر طول، 30 سانتیمتر عرض و 25 سانتیمتر ارتفاع که دارای یک خروجی برای زهآب و یک خروجی برای رواناب بود، و از خاک پر شده بودند در دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. نتایج نشان داد که پوشش گیاهی متراکمتر (یونجه نسبت به گندم) بهطور قابلتوجهی میزان فرسایش خاک را کاهش میدهد. بهطوریکه در کشت یونجه، رسوب در زهآب و رواناب، کمتر از گندم مشاهده شد. همچنین نتایج حاصله نشان داد که تولید رسوب در رواناب و زهآب با شیب تغییر نشان میدهد؛ بهطوریکه تحت دو کشت گندم و یونجه، در رواناب رسوب بیشتری در شیب 20% مشاهده شد، در حالیکه در زهآب، رسوب بیشتری در شیب 5% مشاهده گردید. وجود رسوب کمتر بعد از 60 دقیقه از شروع بارندگی در رواناب را میتوان به تشکیل سله سطحی که سبب افزایش رواناب و کاهش رسوب میگردد، نسبت داد. اگر چه شیب و پوشش سطحی اثر معنیداری بر میانگین وزنی قطر خاکدانه نداشت، ولی مقدار آن تحت کشت یونجه بیشتر بود که میتواند به دلیل تأثیر کاهشی پوشش گیاهی بر فرسایش باشد.
پوشش گیاهی,سله سطحی,رسوب,میانگین وزنی قطر
https://asr.urmia.ac.ir/article_120648.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120648_9ef134f10c9db29fb18b3858667f9011.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
بررسی آزمایشگاهی اصلاح یک خاک شور- سدیمی با استفاده از ستونهای آبشویی
121
132
FA
سودابه
تیرانداز
دانشجوی کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی
stirandaz@yahoo.com
وحید
رضاوردی نژاد
0000-0002-1350-3227
آبیاری و زهکشی
v.verdinejad@urmia.ac.ir
فرخ
اسدزاده
0000-0001-5882-2574
هیات علمی گروه علوم خاک دانشگاه ارومیه
farrokhasadzadeh@gmail.com
حجت
احمدی
هیات علمی گروه مهندسی آب دانشگاه ارومیه
hojjat.a@gmail.com
وجود املاح فراوان و سدیم از معضلات اصلی خاکهای مناطق خشک و نیمهخشک میباشد. استفاده از بهسازهای آلی و معدنی به عنوان راهکار اساسی برای تسریع آبشویی و اصلاح این خاکها به شمار میرود. این مطالعه به منظور بررسی قابلیت استفاده از مواد آلی (5 درصد جرمی) و گچ ( معادل نیاز گچی، gkg-1 12/6 ) برای اصلاح یک نمونه خاک شور - سدیمی در شرایط ستون آبشویی انجام شد. نمونه خاک از اراضی رها شده کشاورزی در حاشیه غربی دریاچه ارومیه انتخاب شد. آبشویی خاک با استفاده از آب معمولی به صورت اضافه نمودن پی در پی حجم آب منفذی انجام شد. غلظت کاتیونها به همراه هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم در زهآب مربوط به هر حجم آب منفذی، اندازهگیری شد. همچنین، مقادیر این پارامترها پس از اتمام آبشویی در طول ستون آبشویی شده تعیین شدند. مطابق نتایج در تیمار شاهد به دلیل وجود سدیم تبادلی زیاد و تخریب ساختمان خاک، امکان آبشویی برای بیش از 2 حجم آب منفذی فراهم نشد. نبست جذب سدیم در نمونه خاک پس از انجام آبشویی در تیمارهای گچ و گچ به همراه ماده آلی (22 حجم آب منفذی)، از (meql-1)0.5 5/62 به ترتیب به (meql-1)0.5 08/1 و (meql-1)0.5 51/1 کاهش یافت که نشان دهنده کارآمدی گچ و مواد آلی در اصلاح خاک سدیمی است. تیمار ماده آلی نیز کاهش 85 درصدی در مقدار نسبت جذب سدیم را نشان داد که میتواند مربوط به آزاد شدن نسبی کلسیم از آهک موجود در خاک و جایگزینی آن با سدیم تبادلی باشد. مقدار هدایت الکتریکی نمونه خاک پس از آبشویی صرفنظر از نوع تیمار، به زیر حد بحرانی dSm-1 4 رسید که نشان دهنده کارایی آبشویی برای حذف نمکهای محلول از پروفیل خاک است. در مجموع استفاده از گچ به همراه ماده آلی برای اصلاح موثر خاکهای منطقه توصیه میشود.
آبشویی,دریاچه ارومیه,حجم آب منفذی,گچ,ماده آلی
https://asr.urmia.ac.ir/article_120649.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120649_0b68aa3d7398933e2a4f5fea1344639e.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
تاثیر شرایط مختلف رطوبتی و حرارتی بر اکسایش گوگرد و غلظت عناصر غذایی در خاک
133
145
FA
نصرت اله
منتجبی
عضو هیئت علمی سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی
nmontajabi@yahoo.com
محمد
فیضیان
Assisstant professor of lorestan university
feizian.m@lu.ac.ir
محمد حسین
داودی
Assisstant professor of soil and water research Institute
davoodi_mh@yahoo.com
اکبر
سهرابی
Assisstant professor of lorestan university
sohrabi_a@yahoo.com
سید مهدی
شریعت
Assisstant professor of payame noor university
sm.shariat@yahoo.com
تحقیق به صورت فاکتوریل شامل دو سطح رطوبتی (60 % در صد (M1) و 90 در صد ظرفیت زراعی (M2)) و چهار سطح گوگرد (0S0=، 500 S1=، 1000 S2= و 2000 S3= کیلوگرم در هکتار) در سه تکرار بود. خاک ها درون ویال های پلاستیکی ریخته شدند. در آزمایش اول خاکها در دمای °C 25 خوابانده شدند و در 6 نوبت (30T1=، 60T2= ، 90T3=، 120T4=، 180T5= و 270T6= روز) از خاکها نمونه گیری شد ولی در آزمایش دوم دمای خواباندن °C 36 بود و در 3 نوبت (14T7=، 28T8= و 42T9= روز) نمونه برداری شد. صفات pH، EC، P، Fe، Mn و Zn اندازه گیری شد. به استثنای اثر اصلی گوگرد و اثر متقابل رطوبت و گوگرد بر فسفر قابل جذب و نیز اثر متقابل رطوبت و مدت خواباندن بر منگنز قابل جذب، اثرات اصلی و متقابل متغیرهای رطوبت، گوگرد و مدت خواباندن بر دیگر صفات تفاوت معنی دار داشت. افزایش رطوبت موجب افزایش EC، P، Fe، Zn و کاهش pH و Mn شد. مصرف گوگرد pH را کاهش و EC، Fe، Zn و Mn را افزایش داد. بیشترین میزان آهن، منگنز و روی قابل جذب با مصرف 1000 کیلوگرم در هکتار گوگرد حاصل شد. اثر مدت خواباندن بر تمام صفات معنی دار بود. دوره خواباندن 90 روز بالاترین فسفر و روی را داشت و بیشترین غلظت آهن و منگنز پس از 60 روز حاصل شد. اثر متقابل رطوبت و گوگرد به غیر از فسفر بر بقیه صفات معنی دار بود. اثر متقابل رطوبت و مدت خواباندن به غیر از منگنز بر بقیه صفات معنی دار بود. اثرات متقابل گوگرد و مدت خواباندن بر تمام صفات معنی دار بود.
"اکسایش گوگرد","pH","فسفر","آهن","روی"
https://asr.urmia.ac.ir/article_120650.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120650_587d96b09cc5676f332efdb82cd51e65.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
6
4
2019
02
20
افزایش کارآیی آبیاری در اراضی شالیزاری با استفاده از کمپوست آزولا در شرایط کمبود آب
146
160
FA
سحر
دعایی
گروه کشاورزی، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران
sahar.doaei@gmail.com
سینا
سیاوش مقدم
عضو هیات علمی گروه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه
sinamoghaddam2003@gmail.com
تیمور
رضوی پور
موسسه تحقیقات برنج کشور، رشت، ایران
razavi46@yahoo.com
سید علی
نورحسینی
گروه کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 3697-19395 ، تهران، ایران
noorhosseini.sa@gmail.com
برای تعیین تاثیر کمپوست آزولا درکاهش تنش آب آبیاری بر رشد و عملکرد برنج، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1390 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور اجراء شد. آزمایش بهصورت گلدانی با 8 نوع رژیم آبیاری (A1, A2, A3, A4, A5, A6, A7, A8) بهعنوان فاکتور اول و 4 سطح کمپوست آزولا (B1= شاهد و بدون کمپوست، B2، B3 و B4 به ترتیب 5/2، 5 و 5/7 درصد وزنی خاک) بهعنوان فاکتور دوم در سه تکرار اجراء شد. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف آبیاری بر برخی صفات زراعی برنج مانند طول خوشه، ارتفاع بوته، تعداد پنجه و عملکرد شلتوک و همچنین بر روی درصد نیتروژن و فسفر جذب شده در کاه و پتاسیم جذب شده در شلتوک برنج معنیدار میباشد اما تفاوت معنیداری بر خصوصیات دیگر مورد بررسی نداشت. نتایج همچنین نشان داد که اثر تیمارهای کمپوست آزولا بر برخی صفات زراعی برنج مانند طول خوشه، وزن خوشه و عملکرد دانه و همچنین بر روی شوری، اسیدیته، ماده آلی، نیتروژن، فسفر و پتاسیم باقیمانده در خاک و بر پتاسیم جذب شده در شلتوک برنج معنیدار میباشد ولی تفاوت معنیداری بر خصوصیات دیگر مورد بررسی نداشت. نتایج کلی حاصل از اجرای پروژه نشان داد که تیمار A2B4 (آبیاری به اندازه اشباع خاک در طول دوره رشد و استفاده از 5/7 درصد کمپوست آزولا) یکی از مناسبترین تیمارها میباشد. اعمال این مدیریت بهویژه در شرایط کمبود آب آبیاری دارای اهمیت زیادی بوده و کارایی مصرف آب آبیاری افزایش داده و به اندازه 37/19 درصد نسبت به آبیاری غرقاب در مصرف آب صرفهجویی میگردد. همچنین استفاده از کمپوست آزولا میتواند باعث افزایش میزان ماده آلی خاک شده و چون دارای برخی عناصر مورد نیاز گیاه میباشد، در طولانی مدت جایگزین کودهای شیمیایی و در نتیجه ایجاد کشاورزی پایدار با حفظ محیط زیست خواهد شد.
برنج,کمبود آب آبیاری,کمپوست آزولا
https://asr.urmia.ac.ir/article_120661.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_120661_778c59f331995beb0607e507df1ca3b0.pdf