دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
توزیع مکانی کیفیت خاک در اراضی زراعی منطقه ساوجبلاغ استان البرز
1
14
FA
رسول
میرخانی
دانشجوی دکتری گروه مهندسی علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان و عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
rasoul_mirkhani@yahoo.com
علی رضا
واعظی
استاد، گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
vaezi.alireza@gmail.com
حامد
رضایی
استادیار، موسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
rezaei_h@yahoo.com
آﮔﺎﻫﻲ از ﺗﻮزﻳﻊ ﻣﻜﺎﻧﻲ کیفیت خاک، از ﻣﻬﻢ­ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت در ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ­رﻳﺰی، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ و ﺑﻬﺮه­ﺑﺮداری از ﻣﻨﺎﺑﻊ خاک است. در این مطالعه، نمونه­های خاک سطحی (30-0 سانتی­متر) از 50 کشتزار (m 1650 × m 1650) در منطقه ساوجبلاغ استان البرز برداشت گردید و ویژگی­های فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک اندازه­گیری شد. کل متغیرهای مؤثر بر کیفیت خاک استخراج، و کمترین متغیرها با استفاده از روش تجزیه مؤلفههای اصلی (PCA) انتخاب شدند. معیارهای کیفیت خاک شامل کیفیت تجمعی وزنی (SQI<sub>w</sub>) و تجمعی ساده (SQI<sub>a</sub>) و شاخص کیفیت نمورو (NQI) با استفاده از کل ویژگی­ها (TDS) و کمترین ویژگی­ها (MDS) تعیین شدند. تغییرات مکانی شاخص­های کیفیت با استفاده از روش زمین­آمار تحلیل و توزیع مکانی آنها با استفاده از روش کریجینگ معمولی تعیین شد. نتایج نشان داد که بهترین مدل برازش یافته برای شاخص­ NQI با استفاده از کمترین ویژگی­­ها مدل گوسی (93/0=R<sup>2</sup>)، و برای بقیه شاخص­ها با استفاده از کمترین ویژگی­­ها و کل ویژگی­­ها، مدل نمایی (99/0-79/0=R<sup>2</sup>) بود. همچنین، دامنه تغییرات مکانی برای شاخص­های SQI<sub>a</sub><sub>،</sub>،SQI<sub>W</sub>وNQI به ترتیب 2/6-6 ، 65/3-7/2 و 2/7-5/4 کیلومتر بود. شاخص NQIبا استفاده از کل ویژگی­ها، دقت بالاتری بر اساس آماره­های R<sup>2</sup> برابر با 85/0 و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده (01/0=NRMSE) برای تهیه نقشه کیفیت خاک داشت. قسمت وسیعی از منطقه کیفیت بالا داشت (کلاس II) و مناطقی محدود کیفیت متوسط (کلاس III) و بسیار بالا (کلاس I) داشتند. شاخص­های کیفیت در منطقه وابستگی مکانی متوسطی داشتند (70/0-31/0). با توجه به پایین بودن ماده آلی و پایداری ساختمان خاک منطقه، با انتخاب روش مدیریتی مناسب مانند افزودن ماده آلی و سیستم خاک­ورزی حفاظتی، می­توان کیفیت خاک را بالا برد.
تجزیه مؤلفههای اصلی,تغییرات مکانی,شاخص کیفیت خاک,وابستگی مکانی,کمترین تعداد دادهها
https://asr.urmia.ac.ir/article_121060.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121060_a2d6807a86345ac42f0687afd8c85b7a.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
بررسی اثر بهینهسازی پارامترهای هیدرولیکی خاک با روشهای حل معکوس و پارامتریک در افزایش دقت شبیهسازی حرکت آب در خاک با مدل HYDRUS
15
30
FA
سمانه
اطمینان
دانشجوی دکترای فیزیک و حفاظت خاک، دانشگاه شهید باهنر کرمان.
etminan.s@agr.uk.ac.ir
وحیدرضا
جلالی
شهید باهنر کرمان
v.jalali@uk.ac.ir
مجید
محمودآبادی
شهید باهنر کرمان
mahmoodabadi@uk.ac.ir
عباس
خاشعی سیوکی
گروه مهندسی آب دانشگاه بیرجند
abbaskhashei@birjand.ac.ir
محسن
پوررضا بیلندی
دانشیار گروه علوم خاک، دانشگاه بیرجند.
mohsen.pourreza@birjand.ac.ir
ایران در کمربند خشک و نیمهخشک زمین قرار گرفته است و از سوی دیگر به دلیل خشکسالی، تغییر اقلیم و سوءمدیریت با کاهش منابع آب شیرین مواجه میباشد. بنابراین لزوم افزایش بهره­وری در مصرف آب امری کاملاً بدیهی و ضروری است. از روشهای مدیریتی در راستای افزایش بهرهوری از منابع آب میتوان به روشهای نوین آبیاری اشاره نمود. مدیریت و کاربرد این روشهای نوین آبیاری نیز مستلزم مطالعه روند تغییرات رطوبت خاک و میزان قابل دسترسی آن برای گیاه میباشد. در این مطالعه با هدف ارزیابی عملکرد مدل هیدرولوژیکی HYDRUS-1D در روش آبیاری سنترپیوت در مزرعه یونجه چهار ساله، به ارزیابی برآورد پارامترهای هیدرولیکی خاک با استفاده از روش حل معکوس نسبت به روش توابع پارامتریک در دو عمق متفاوت پرداخته شد. از اینرو، در این تحقیق برای تعیین مقدار هر یک از پارامترهای هیدرولیکی خاک، از الگوریتم بهینهساز مجموعه ذرات (PSO) بهعنوان روش حل معکوس و سه تابع پارامتریکی، Rosetta، قربانی و همایی و سپاسخواه و بندر استفاده شد. در ابتدا از بین سه تابع پارامتریک بهترین تابع انتخاب و در ادامه میزان کارایی روش حل معکوس نسبت به روش پارامتریک در فرآیند شبیهسازی جریان غیراشباع آب تحت مدل HYDRUS HYDRUSمورد ارزیاب\ی قرار گرفت. نتایج بیانگر توانایی و کارایی قابل قبول الگوریتم PSO در برآورد منحنی رطوبتی خاک و پارامترهای هیدرولیکی آن بوده است. همچنین با ارزیابی شاخصهای آماری، نشان داده شد که طی لینکنمودن مدل HYDRUS HYDRUSبا الگوریتم PSO، این مدل بهتر توانسته است روند تغییرات رطوبت خاک را برآورد نماید. بهترین عملکرد مدل در لایه سطحی با ضرایب 0.89= E، 0.94=d و 0.98=R<sup>2</sup> حاصل شد.
حل معکوس,مدل HYDRUS,منحنی رطوبتی خاک
https://asr.urmia.ac.ir/article_121061.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121061_79f937d3e048423c82a21f6517ae4858.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
تأثیر سطوح و منابع مختلف نیتروژن و گوگرد بر عملکرد، غلظت عناصر غذایی و روغن کلزا (Brassica napus L.)
31
46
FA
رحیم
مطلبی فرد
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات خاک و آب، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تیریز، ایران
motalebifard@gmail.com
فریدون
نورقلی پور
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات تغذیه گیاهی، موسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
nourfg@yahoo.com
<strong> </strong>
نیتروژن و گوگرد از جمله عناصری هستند که در رشد دانه­های روغنی به ویژه کلزا نقش مهمی دارند. این پژوهش برای بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن و گوگرد بر عملکرد و اجزای عملکرد، غلظت و عملکرد روغن و عناصر غذایی کلزا (<em>Brassica napus L</em>.) رقم اکاپی به­صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و در دو سال به­صورت مزرعه­ای در همدان اجرا شد. فاکتور اول نیتروژن در دو سطح N<sub>1</sub>) 180کیلوگرم در هکتار، N<sub>2</sub>) 240 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره و فاکتور دوم گوگرد در چهار سطح S<sub>0</sub>) بدون مصرف گوگرد S<sub>1</sub>) 200 کیلوگرم در هکتار از گوگرد پودری غنیشده با باکتری تیوباسیلوس بهصورت 2 درصد وزنی گوگرد، S<sub>2</sub>) 100 کیلوگرم در هکتار از منبع سولفات آمونیوم، (S<sub>3</sub> 100 کیلوگرم در هکتار از منبع گچ بود. نتایج نشان داد که تأثیر نیتروژن مصرفی بر غلظت نیتروژن برگ و غلظت و جذب نیتروژن دانه در سطح احتمال یک درصد و بر گوگرد دانه در سطح احتمال پنج درصد معنادار و بر دیگر صفات، غیرمعنادار بود. اثر سطوح گوگرد مصرفی بر غلظت گوگرد برگ، عملکرد دانه و روغن و جذب نیتروژن و گوگرد دانه در سطح احتمال یک درصد و بر غلظت نیتروژن برگ و روغن دانه در سطح احتمال پنج درصد معنادار بود. بیشترین عملکرد دانه، عملکرد روغن دانه، جذب گوگرد و نیتروژن دانه و غلظت گوگرد برگ و غلظت روغن دانه بهترتیب بهمیزان 5069، 2135، 5/99 و 3/23 کیلوگرم در هکتار و 95/0 و 1/42 درصد از مصرف 200 کیلوگرم در هکتار گوگرد همراه با مایه تلقیح تیوباسیلوس بهدست آمد. اثر متقابل نیتروژن و گوگرد مصرفی، فقط بر غلظت نیتروژن برگ و دانه معنادار بود. برای رشد مطلوب کلزا در خاک­های دارای ویژگی­های فیزیکوشیمیایی مشابه خاک استفاده شده در این تحقیق، کاربرد 180 کیلوگرم در هکتار نیتروژن همراه با 200 کیلوگرم در هکتار گوگرد غنیشده با باکتری تیوباسیلوس، توصیه می­گردد و مصرف تؤام این دو عنصر غذایی، باعث افزایش بیشتر عملکرد خواهد شد.
روغن,کلزا,گوگرد,عملکرد,نیتروژن
https://asr.urmia.ac.ir/article_121062.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121062_39f772f6b5609bba8dbf8d7aee372c5e.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
تهیه نقشه رقومی شکلهای مختلف آهن خاک با استفاده از دادههای سنجنده OLI ماهواره لندست در ساحل شرقی دریاچه ارومیه
47
60
FA
امین
موسوی
دانشجوی دکتری، گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران/ دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
amin_mousavi@alumni.ut.ac.ir
فرزین
شهبازی
عضو هیئت علمی گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
shahbazi@tabrizu.ac.ir
شاهین
اوستان
عضو هیئت علمی گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
oustan@hotmail.com
علی اصغر
جعفرزاده
عضو هیئت علمی گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
ajafarzadeh@tabrizu.ac.ir
بودیمن
میناسنی
استاد دانشکده علوم محیطی و کشاورزی، دانشگاه سیدنی، سیدنی، استرالیا
budiman.minasny@sydney.edu.au
در این مطالعه با استفاده از دو روش داده­کاوی شامل مدل درخت تصمیم­گیری (DT) و مدل کیوبیست (Cu) نقشه رقومی مهم­ترین شکل­های آهن 131 نمونه خاک سطحی (عمق صفر تا 10 سانتی­متری) شامل آهن معادل کل (Fe<sub>t</sub>)، آهن پدوژنیک (Fe<sub>d</sub>) و آهن بیشکل (Fe<sub>o</sub>) در منطقه­ای به مساحت 500 کیلومتر­مربع از دو سایت جداگانه در بستر خشک­ شده ساحل شرقی دریاچه ارومیه تهیه شد. در این پژوهش در مجموع تعداد 19 متغیر کمکی برگرفته از تصویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8 مربوط به تیرماه سال 1396 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل کیوبیست با داشتن مقادیر (89/0 R<sup>2 </sup>=و 25/2RMSE=) برای پیش­بینی Fe<sub>t</sub>، (85/0 R<sup>2 </sup>=و 57/0RMSE=) برای پیش­بینی Fe<sub>d</sub> و (88/0 R<sup>2 </sup>=و 09/0RMSE=) برای پیش­بینی Fe<sub>o</sub> دارای دقت بالاتری نسبت به مدل درخت تصمیم­گیری به­منظور پیش­بینی هر سه شکل آهن داشت. همچنین نتایج میزان اهمیت و درصد مشارکت متغیرهای کمکی در هر دو مدل نشاندهنده اهمیت بالای برخی شاخص­های طیفی از جمله شاخص نسبت رطوبتی نرمال شده (NDMI) و شاخص اصلاح شده گیاهی تعدیلکننده اثر خاک (MSAVI) در پیش­بینی Fe<sub>t</sub>، Fe<sub>d</sub> و Fe<sub>o</sub> می­باشد. به­طور کلی نتایج نشان داد که مدل کیوبیست در مقایسه با مدل درخت تصمیم­گیری دارای توانایی و کارایی بالاتری در مدل­سازی و تخمین پراکنش مکانی شکل­های مختلف آهن خاک در منطقه مورد مطالعه بوده است.
دادهکاوی,درخت تصمیمگیری,شکلهای مختلف آهن,کیوبیست,متغیرهای کمکی
https://asr.urmia.ac.ir/article_121063.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121063_919ca1788ccedd58276cf786709bc39a.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
برآورد و مقایسه میزان فرسایش خاک در نظامهای کشاورزی حفاظتی و مرسوم (مطالعه موردی: مزارع سویای شهرستان گرگان)
61
72
FA
سعید
موشانی
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
aeid_moushani@yahoo.com
حسین
کاظمی
استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
hossein_k_p@yahoo.com
افشین
سلطانی
گروه زراعت، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
afshinsoltani@gmail.com
محمد اسماعیل
اسدی
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
iwc977127@yahoo.com
محسن
حسینعلیزاده
گروه مدیریت مناطق بیابانی ، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
mhalizadeh@gau.ac.ir
استان گلستان از لحاظ سطح زیر کشت و میزان تولید سویا در رتبه اول کشور قرار دارد. بیشین سطح زیرکشت سویا در این استان به شهرستان گرگان اختصاص دارد. اخیراً در این شهرستان نظام کشاورزی حفاظتی در حال گسترش میباشد. با توجه به اهمیت فرسایش در هدر رفت خاک و تأثیر آن در حاصل­خیزی، برآورد میزان فرسایش در اراضی کشاورزی دارای اهمیت است. هدف از این مطالعه برآورد و مقایسه میزان فرسایش خاک تحت دو نظام کشت مرسوم و حفاظتی سویا و تهیه نقشه فرسایش در اراضی کشاورزی شهرستان گرگان می­باشد. مطالعه حاضر در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 96-1395 انجام شد. بدین منظور 38 مزرعه با نظام کشت مرسوم و 10 مزرعه نظام کشت حفاظتی با استفاده از معادله جهانی هدررفت خاک ارزیابی شدند. مزارع در چهار جهت اصلی شهرستان و بر اساس پنج مرکز خدمات کشاورزی انتخاب شدند. برای تهیه نقشه متغیر­های دخیل در معادله جهانی هدررفت خاک از روش­های زمین آماری در محیط ArcMap نسخه 3/10 استفاده شد. با توجه به نتایج، میزان فرسایش در اراضی تحت نظام حفاظتی با میانگین 024/55 کیلوگرم بر هکتار در سال و تحت نظام مرسوم با میانگین 31/131 کیلوگرم بر هکتار در سال زراعی برآورد شد. نتایج نشان داد تفاوت معنیداری در سطح 99 درصد بین این دو نظام کشت بر اساس آزمون تی وجود دارد. همچنین با بررسی نقشه میزان فرسایش خاک، مشخص شد که مزارع واقع در نیمه شرقی شهرستان، دارای بیشترین میزان فرسایش میباشند. دلیل این امر بالا بودن میزان فرسایندگی باران، فرسایشپذیری خاک و نیز کمبود پوشش سطح خاک به واسطه حذف بقایای گیاهی میباشد. بطورکلی با اجرای کشاورزی حفاظتی در اثر حفظ بقایا در سطح خاک و کاهش خاک­ورزی، فرسایش خاک کاهش یافته و با حفاظت از خاک بهعنوان یک خدمت بوم­سازگانی، میتوان اثرات ناشی از فرسایش را بهطور معنیدار در مزارع کاهش داد.
سویا,سامانه اطلاعات جغرافیایی,فرسایش,کشاورزی حفاظتی,معادله جهانی هدررفت خاک
https://asr.urmia.ac.ir/article_121064.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121064_cee20665c5a539b2eabb023cbe94895a.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
بررسی تأثیر روشهای مختلف اصلاح شیمیایی و سطحی بر ویژگیهای زغالهای زیستی تهیه شده از نی و بقایای ذرت
73
86
FA
شیلا
خواجوی شجاعی
0000-0002-5073-7479
گروه علوم ومهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
shila_khajavi@yahoo.com
عبدالامیر
معزی
0000-0003-1738-8825
گروه علوم ومهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
moezzi251@gmail.com
مجتبی
نوروزی مصیر
گروه علوم ومهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
m.norouzi@scu.ac.ir
مهدی
تقوی
گروه شیمی،دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران ، اهواز ،ایران
m.taghavi@scu.ac.ir
در سال­های اخیر استفاده از زغال زیستی اصلاح شده در حذف آلاینده­های آلی و معدنی، بهسازی خاک و تولید کودهای کندرها بر پایه زغال زیستی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روش­های مختلف اصلاح زغال زیستی بر ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی زغالهای زیستی نی و بقایای ذرت انجام شد. بدین­منظور، زغالهای زیستی نی و بقایای ذرت تهیه شده در دمای 500 درجه سلسیوس به­ روش­های شیمیایی (شامل اصلاح با کلرید آهن، کلرید منیزیم و کلرید کلسیم) و سطحی (شامل استفاده از اسید سولفوریک، اسید کلریدریک، پتاسیم هیدروکسید و سدیم هیدروکسید) اصلاح شد. سپس ویژگی­های آن­ها شامل عملکرد، آنالیز تقریبی، اسیدیته (pH)، هدایت الکتریکی (EC)، ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC)، ظرفیت تبادل آنیونی (AEC) و سطح ویژه (SSA) اندازه­گیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار سطح ویژه، ظرفیت تبادل کاتیونی و ظرفیت تبادل آنیونی مربوط به تیمارهای زغال زیستی نی اصلاح شده با آهن (به ­ترتیب 94/217 مترمربع بر گرم، 43/111 و 13/22 سانتی­مول بار بر کیلوگرم) و زغال زیستی ذرت اصلاح شده با منیزیم (به­ترتیب، 83/210 مترمربع بر گرم، 40/137 و 93/16 سانتی­مول بار بر کیلوگرم) بود. محتوای کربن و نسبت C/N در نمونه­های تیمار شده با اسید، باز و نمک فلزات نسبت به نمونه­های اولیه کاهش یافت. محتوای اکسیژن، نسبت O/C و H/C در تمامی تیمارها در اثر اصلاح شیمیایی و سطحی کاهش یافت. به­طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد استفاده از روش­های مختلف اصلاح زغال زیستی می­تواند در بهینه­سازی ویژگی­های آن، با توجه به هدف از کاربرد آن، بسیار موثر باشد.
اصلاح سطحی,اصلاح شیمیایی,زیستتوده زغال زیستی,سطح ویژه,ظرفیت تبادل آنیونی
https://asr.urmia.ac.ir/article_121065.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121065_e7f3215ae1c0830d379d4503d5216fc8.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
ارزیابی توانایی پانزده جدایه از قارچهای میکوریز مانند درونزی در رهاسازی فسفر از کانی فسفریت در کشتگاه آبکی
87
101
FA
نساء
احدی
گروه آموزشی علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگا بو علی سینا همدان
nesaahadi1993@gmail.com
علی اکبر
صفری سنجانی
0000-0001-7363-6964
گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا
safari_sinegani@yahoo.com
راحله سادات
آل طه
دانش آموخته گروه عاوم خک دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا
rahelehaletaha@yahoo.com
پس از نیتروژن، فسفر پرکاربردترین عنصر برای رشد زایشی و رویشی گیاه بوده و در فرآیندهای زیستی جانداران کارایی ویژه دارد. هر چند فراوانی فسفر در خاکها بالا بوده ولی ریختفراهم آن برای گیاه بسیار ناچیز است. بنابراین بهرهگیری از شیوههای زیستی برای افزایش زیستفراهمی آن بسیار سودمند است. در این پژوهش از 15 جدایه­ قارچهای درونزی میکوریزمانند، برای افزایش گشایش فسفر از کانی فسفریت (پنج گرم بر لیتر) در دو کشتگاه بهبود یافته پیکووسکایا با دو اندازه از خاستگاه کربن (گلوکز یک و هفت درصد) در چهار زمان و در سه تکرار استفاده شد. بررسی دادهها نشان داد که رهاسازی فسفر و کلسیم با کاهش pH کشتگاه آبکی همراه بوده و قارچها کارکرد بیشتری در کشتگاه دارای گلوکز هفت درصد داشتهاند. هر 15 جدایه­ی قارچ­ها توان رهاسازی فسفر را داشتهاند ولی بیشترین اندازه رهاسازی فسفر بهترتیب با گونههای<em>Aspergillus terreus</em> ،<em>Aspergillus calidoustus</em> ، <em>Alternaria consortialis</em> و <em>Alternaria botrytis</em> در غلظت هفت درصد گلوکز بهدست آمد که بهترتیب در روز سیام نمونهبرداری برابر 56/339، 19/334، 61/335 و 67/334 میلیگرم بر لیتر بود. همچنین بیشترین اندازه کلسیم آزادشده در کشتگاه با گلوکز هفت درصد در تیمارهای <em>Aspergillus</em> <em>terreus</em> و <em>Aspergillus</em> <em>calidoustus</em> بهترتیب 36/423 و 36/403 میلی گرم بر لیتر بهدست آمد. ولی بیشترین رسانندگی الکتریکی در کشتگاه با هفت درصدگلوکز نیز در کشت <em>Alternaria botrytis</em> بهدست آمد که در روز سی­ام برابر با 01/3 دسیزیمنس بر متر بود. در کشت همه قارچها اندازه کلسیم محلول و رسانندگی الکتریکی کشتگاه در بازه 30 روزه روند افزایشی داشت. کمترین اندازه فسفر درون هیف قارچ­ها در کشتگاه هفت درصد بهترتیب در تیمارهای <em>consortialis</em><em> </em><em>Alternaria</em>و <em>Giberlla</em><em>thapsina</em>و<em>Alternaria</em><em>botrytis</em> بود. این پژوهش نشان از شیوههای گوناگون قارچ­های کارای میکوریزمانند و درونزی در گشایش کانی­ها و افزایش زیست­فراهمی عناصر خوراکی گیاه در خاک داشته که می­توانند در ساخت کودهای زیستی استفاده شوند.
فسفر کانی,قارچهای اندوفیت,کودهای بیولوژیک,میکوریزمانند
https://asr.urmia.ac.ir/article_121066.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121066_63afecafac585fccace51a94af4b286e.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
برآورد پایداری خاکدانههای تر از ویژگیهای زودیافت خاک در شمالغرب دریاچه ارومیه
102
115
FA
شکراله
اصغری
دانشگاه محقق اردبیلی
sh_asghari2005@yahoo.com
مژگان
حاتم وند
دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
hatamvand.m70@gmail.com
مهسا
حسنپور کاشانی
گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
m.hkashani@uma.ac.ir
اندازه­گیری مستقیم میانگین وزنی قطر (MWD) خاکدانه­های تر در آزمایشگاه کاری بسیار وقت­گیر و پرهزینه است. هدف از این پژوهش ارائه توابع رگرسیونی، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و نروفازی برای برآورد MWD تر در شمال غرب دریاچه ارومیه بود. در مجموع 100 نمونه خاک دست­خورده و دست­نخورده از عمق 0 تا 10 سانتی­متری اراضی کشاورزی و بایر منطقه شبستر برای تعیین برخی ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی زودیافت خاک برداشته­شد. متغیر MWD به روش الک تر در آزمایشگاه اندازه­گیری­شد. برای آموزش توابع از 80 درصد داده­ها و برای آزمون توابع از 20 درصد داده­ها استفاده گردید. همبستگی مثبت و معنی­دار بین شن با کربن آلی (<sup>**</sup>43/0) و رس با نسبت جذبی سدیم (SAR) (<sup>**</sup>60/0) یافت شد. همبستگی مثبت و معنی­دار بین MWD با کربن آلی (<sup>**</sup>58/0) و شن (<sup>**</sup>60/0) و همبستگی منفی و معنی­دار بین MWD با رس (<sup>**</sup>48/0-) و SAR (<sup>**</sup>57/0-) تعیین گردید. نتایج توابع انتقالی نشان داد کربن آلی، شن و SAR مهم­ترین متغیرهای زودیافت در برآورد MWD بودند. مقادیر ضریب تبیین (R<sup>2</sup>)، مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطا (ME) به­ترتیب 84/0، mm 192/0،mm 122/0- و 84/0، mm154/0 ، mm 030/0 و 87/0،mm 215/0 و mm 161/0- به­ترتیب برای بهترین تابع رگرسیونی، ANN و نروفازی در داده­های آزمون به­دست آمد. بنابراین توابع ANN به­دلیل داشتن RMSE پایین و ME نزدیک به صفر در مقایسه با توابع رگرسیونی و نروفازی از دقت بیشتری در برآورد MWD تر در خاک­های منطقه مورد مطالعه برخوردار بودند.
توابع انتقالی خاک,رگرسیون,شبکه عصبی مصنوعی,میانگین وزنی قطر خاکدانه,نروفازی
https://asr.urmia.ac.ir/article_121067.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121067_9fba9fa1393ea6fe0ed18347ae3507c3.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
تأثیر کرم خاکی گونه Eisenia fetida در حضور ماده آلی برای زیست پالایی و فراهمی زیستی خاکهای آلوده به کادمیوم
116
129
FA
قاسم
رحیمی
0000-0002-5167-0667
شیمی و آلودگی دانشگاه بو علی سینا همدان
ghasemr@gmail.com
فیروزه
نوروزی گلدره
گروه آموزشی علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بو علی سینا،همدان
f.noroozi.g69@gmail.com
در زمینه ارزیابی خطرات زیستمحیطی، کرم­های خاکی جزء مهمی از خاک بوده که از لحاظ اکولوژیکی بهعنوان یک شاخص زیستی برای حفظ سلامت و کیفیت خاک در نظر گرفته می­شوند. مطالعه حاضر با هدف کارایی کرم­های خاکی <em>Eisenia fetida</em> در پالایش زیستی خاک­های آلوده به کادمیوم در حضور ماده آلی انجام شد. بدین منظور این تحقیق روی یک خاک آلوده نمونهبرداری شده از معدن آهنگران در 26 کیلومتری شهرستان ملایر و زمین­های اطراف آن ، انجام شد. در این مطالعه شش نمونه خاک از عمق صفر تا 15 سانتیمتری در فواصل متفاوت اطراف معدن و یک نمونه خاک (نمونه شاهد) از منطقه غیرآلوده جمعآوری شد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با عامل اول نوع کودهای آلی (کود گاوی، پوره­ی هویج، ورمی کمپوست و شاهد) و عامل دوم وجود یا عدم وجود کرم خاکی مورد بررسی قرار گرفت. 12 عدد کرم خاکی با وزن بین 3/0 تا 6/0 ­گرم برای هر نمونه خاک (300 گرم)، انتخاب شدند. کرم­ها به مدت 42 روز در معرض خاک­های آلوده به کادمیوم با غلظت 16/1 تا 66/6 میلی­گرم بر کیلوگرم قرار گرفتند. در پایان آزمایش غلظت کادمیوم در خاک و بدن کرم­های خاکی اندازهگیری شد.نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کرم­های خاکی، ظرفیت­های متفاوتی برای جذب و تجمع کادمیوم دارند که این رفتار کرم­های خاکی حاصل از نوع رژیم غذایی کرم­های خاکی میباشد. بیشترین غلظت کادمیوم در بافت کرم­های خاکی در تمام تیمارها در نقطه S3 ( نمونه خاک نمونهبرداری شده از نقطه­ی سوم) یافت شد که این نقطه نسبت به سایر نقاط به این فلز آلوده­تر بود. همچنین افزودن کود گاوی نسبت به سایر تیمارها باعث افزایش کادمیوم تجمعی در بافت کرم خاکی شد. غلظت کم کادمیوم در خاک منجر به بالا بودن فاکتور تجمع زیستی این فلز برای کرم­ خاکی شد که در این پژوهش مقدار فاکتور تجمع زیستی برای کادمیوم بیشتر از یک بدست آمد. کاربرد تیمارهای کود گاوی، ورمی کمپوست، پوره هویج به همراه کرم خاکی بهترتیب باعث افزایش معنی­دار 54/1، 03/1 و 38/1 میلیگرم بر کیلوگرم کادمیوم در بخش آلی و افزایش 02/3، 79/2 و 69/2 میلیگرم بر کیلوگرم کادمیوم در بخش کربناته شد. بخش قابل استخراج که شامل اشکال قابل تبادل و کربناته و بخش آلی است، میتواند به عنوان یک شاخص خوب از لحاظ جذب قوی کادمیوم در خاک برای کرم­های خاکی باشد. بهطور کلی، کاربرد کودهای آلی به همراه کرم خاکی باعث افزایش کادمیوم در بخش آلی شد.
بخشبندی,جذب کادمیوم,فاکتور تجمع زیستی,Eisenia foetida
https://asr.urmia.ac.ir/article_121068.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121068_c09e9b470f1def7472ccf2235134c350.pdf
دانشگاه ارومیه
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
9
2
2021
08
23
بررسی انباشت عناصر سنگین و شاخصهای کیفی رسوبات در سد کلان ملایر
130
149
FA
هاجر
مریخ پور
استادیار علوم خاک، گروه کشاورزی، دانشگاه سید جمال الدین اسدآبادی، اسدآباد، ایران
hajar.merrikhpour@gmail.com
بهاره
لرستانی
گروه محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایران
lorestanibm1357@gmail.com
مهرداد
چراغی
دانشیار گروه محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایران
cheraghi_md@yahoo.com
رسوبات یکی از مهم­ترین منابع در بررسی تاریخچه آلودگی­های یک بوم سازگان آبی می­باشند و به عنوان یک مخزن و حامل برای آلاینده­ها در محیط­های آبی عمل می­کنند. هدف از این تحقیق ارزیابی درجه آلودگی عناصر سنگین در سد کلان ملایر و بررسی کیفیت آن براساس سه شاخص تعیین کیفیت رسوب بود. در این مطالعه، عناصر سنگین مانند آرسنیک، کادمیم، کروم، مس، منگنز، جیوه، نیکل و روی در 12 ایستگاه از رسوبات بستر رودخانه و دریاچه سد اندازهگیری شدند. سپس، کیفیت رسوبات توسط شاخص زمین­انباشت، شاخص آلودگی و فاکتور غنی­شدگی تعیین شد. بیشترین مقادیر شاخص آلودگی به ترتیب به آرسنیک (520/2)، نیکل (225/1) و جیوه (138/1) اختصاص داشت. نتایج برآورد شاخص­ها نشان داد بیشترین مقدار مربوط به عناصر آرسنیک، نیکل و جیوه در ایستگاه­های 9 تا 12 بود. آنالیز مؤلفه اصلی داده­های بدست آمده را تائید کرد و دو مؤلفه بیش از 85 درصد واریانس را به خود اختصاص داده و مقدار ارزش ویژه بیشتر از واحد داشت. تمام عناصر سنگین بررسی شده (به جز منگنز) وابستگی مثبتی با یکدیگر داشتند. با توجه به موقعیت ایستگاه­های 9 تا 12 که در نزدیکی مزارع کشاورزی قرار دارند، بالا بودن میزان غلظت برخی عناصر سنگین در این ایستگاه­ها را می­توان ناشی از منابع انسانی و طبیعی همچون استفاده بیش از حد از نهاده­های کشاورزی، کاربرد سموم و کود شیمیایی و ورود زه­آبهای اراضی زراعی نسبت داد.
آلودگی,رسوب,زمینانباشت,غنیشدگی,فلزات سنگین
https://asr.urmia.ac.ir/article_121069.html
https://asr.urmia.ac.ir/article_121069_788ef0564aafd9c2a08aae6018d50b98.pdf