2024-03-28T16:48:38Z
https://asr.urmia.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3041
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1394
3
2
اثر باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه و سیدروفور بر توزیع شکلهای شیمیایی روی در خاک و جذب آن توسط ذرت
حمیده
نعمتی
محسن
حمیدپور
پیمان
عباس زاده
حمیدرضا
روستا
موفقیت در امر گیاه پالایی خاک­های آلوده به فلزات سنگین تا حد زیادی به فراهمی زیستی آن­ها بستگی دارد. برای بررسی برهمکنش سیدروفور DFOB (0، 70 و 140 میکرو مول دسفرواکسامین بر کیلوگرم خاک) و جدایه­های مقاوم به فلزات باکتری سودوموناس (p19, p18, p15, p0) بر تجمع روی در ذرت و تغییرات گونه­بندی شیمیایی آن، نمونه­هایی از یک خاک آلوده به روی به گلدان­های یک کیلوگرمی منتقل شد. گیاهان بعد از 60 روز برداشت شدند. نتایج نشان داد تلقیح باکتریایی گیاهان، غلظت روی در اندام هوایی گیاه را افزایش داد. هم­چنین اضافه نمودن 140 میکرومول سیدروفور بر گیلوگرم خاک به گیاهان تلقیح شده با جدایه p15، غلظت روی در ریشه گیاه را در مقایسه با شاهد به طور معنیداری افزایش داد. جذب روی نیز در گیاهان تلقیح شده با جدایه­های باکتریایی به طور معنیداری افزایش یافت. با کاربرد سیدروفور غلظت روی قابل استخراج توسط DTPA در خاک افزایش یافت. کاربرد سیدروفور و تلقیح جدایه­های باکتری، غلظت روی پیوند شده با کربنات­ها را به­طور معنیداری کاهش و غلظت روی محلول را افزایش داد. براساس نتایج این پژوهش، کاربرد لیگاند سیدروفور به همراه جدایه­های مقاوم باکتریایی می­تواند فراهمی زیستی روی را در خاک افزایش دهد که این موضوع از اهمیت زیادی در گیاه پالایی خاک­های آلوده برخوردار است.
آلودگی خاک
فلزات سنگین
گیاهپالایی
سیدروفور
2016
02
20
1
17
https://asr.urmia.ac.ir/article_20190_1065ab622f31deb4e7fdd47967906b34.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1394
3
2
مقایسه ویژگیهای جذب پتاسیم در خاکهای زراعی و غیرزراعی منطقه خوی
حسن
پیغامی خوشه مهر
ابراهیم
سپهر
حمیدرضا
ممتاز
به­منظور مقایسه رفتار جذب پتاسیم در خاک­های زراعی و غیر زراعی در منطقه خوی، آزمایشات جذب به­صورت بچبا 10 نمونه خاک زراعی و 10 نمونه خاک غیرزراعی در سری غلظتی پتاسیم mg L-1)150-0) در قدرت یونی 01/0 مولار CaCl2 انجام گرفت. پس از تعادل، مقدار پتاسیم باقی­مانده در محلول اندازه­گیری و منحنی­های کمیت به­ شدت (Q/I) رسم و پارامترهای ظرفیت بافری بالقوه پتاسیم ((PBCK، نسبت فعالیت تعادلی پتاسیم (AReK)، پتاسیم آسان قابل تبادل (∆K0)، نیاز استاندارد پتاسیم (SKR)، غلظت تعادلی پتاسیم (EKC)، پتاسیم سخت قابل تبادل (KX) و انرژی تبادلی پتاسیم (EK) از روی منحنی­های کمیت-شدت (Q/I) محاسبه شدند. نتایج مقایسه میانگین پارامترهای خاک­های زراعی و غیرزراعی نشان داد که مقادیر پارامترهایEKC، AReK و ∆K0 در خاک­های زراعی نسبت به مقدار آن­ها در خاک­های غیرزراعی مجاور کاهش معنیداری (p≤0.01) داشتند، به طوری که با روند کشت، میانگین مقدار AReK از 0188/0 به 0048/0 0.5(mol.L-1) و میانگین ∆K0 از 117/0 به 057/0 cmolc.kg-1 کاهش یافتند. مقدار متوسط پارامتر EKC در خاک­های غیرزراعی و زراعی به­ترتیب 91 و 34 میلی­گرم بر لیتر و میانگین PBCKبرای خاک­های زراعی 8/11 و غیرزراعی 7/7 cmolc.kg-1/(mol.L-1)0.5 به­دست آمد. در نهایت می­توان نتیجه­گیری کرد که خاک­های منطقه مورد مطالعه، به­طور نسبی دارای پتاسیم بالایی می­باشند، ولی مدیریت کشت منطقه و نحوه مدیریت کودی زارعین منجر به کاهش میزان پتاسیم در خاک و در نتیجه افزایش پارامترهای جذب در خاکهای زراعی شده است.
همدماهای جذب
پتاسیم
روابط کمیت به شدت
ظرفیت بالقوه بافری پتاسیم
2016
02
20
18
28
https://asr.urmia.ac.ir/article_20191_6ccd41bf7079f642691d78683808caea.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1394
3
2
جداسازی میکروارگانیسمهای حلکننده فسفات از ریزوسفر گندم و بررسی توان حل-کنندگی آنها در دو منبع فسفات نامحلول
راضیه
ابراهیمی کریم آباد
میر حسن
رسولی صدقیانی
محسن
برین
فسفر یکی از عناصر ضروری برای رشد گیاهان بوده و در اغلب خاک­ها رفتار پیچیده­ای داشته و با اجزا خاک بصورت ترکیبات کم محلول تا نامحلول در می­آید. بهره­برداری از پتانسیل بیولوژیک خاک­ها می­تواند حلالیت و تحرک آن را برای تغذیه مطلوب گیاهان فراهم نماید. این تحقیق به­منظور جداسازی و غربالگری سویه­های باکتریایی (PSB) و قارچی (PSF) حل­کننده فسفات از نظر توان انحلال فسفات­ها در حضور دو منبع تری­کلسیم فسفات (TCP) و خاک فسفات (RP) انجام گردید. تعداد 55 نمونه ریزوسفری از مزارع گندم ارومیه برداشت و جداسازی اولیه و ارزیابی توان حل­کنندگی بصورت کیفی در محیط کشت جامد NBRIP انجام شد. توانایی انحلال کمی سویه­های کارآمد در آزمایشی به­صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل منبع فسفاته (TCP و RP) و تلقیح میکروبی (شاهد، PSB­45­، PSB15­، PSB30، PSB2، PSB­11، PSB12، PSB20، PSF1، PSF3، PSF4 و PSF7) در هفت زمان انکوباسیون در دمای 28 درجه سلسیوس در انکوباتور (0، 1، 3، 6، 9، 12 و 15 روز ) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که منبع فسفاته، سویه­های میکروبی و زمان انکوباسیون تاثیر معنی­داری (P<0.001) بر مقادیر فسفر حل­شده و pH محیط داشت. بیشترین میزان فسفر محلول با 636 میکروگرم بر میلی­لیتر توسط سویه­ی PSF1 از منبع تری­کلسیم فسفات آزاد شد. همچنین سویه­ی PSF1 در روز دوازدهم با 570 میکروگرم بر میلی­لیتر بیشترین توان حلالیت را نسبت به سایر سویه­ها نشان داد. میزان فسفر حل­شده توسط سویه­ها با pH محیط کشت رابطه­ی خطی منفی و معنی­داری نشان داد. میزان pH در نمونه تلقیح شده با سویه­ی PSF1 در منبع تری­کلسیم فسفات بیشترین مقدار کاهش (4 واحد) را نسبت به سایر سویه­ها و تیمار شاهد نشان داد و همچنین بیشترین کاهش pH در روز دوازدهم (90/3pH=) توسط همین سویه مشاهده شد درحالی که میزان pH در تیمار شاهد بدون تغییر باقی ماند.
باکتری
خاک
شاخص حلالیت
فسفر
قارچ
2016
02
20
29
41
https://asr.urmia.ac.ir/article_20192_e5702a5c30086a9220def76cb034d73b.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1394
3
2
اهمیت انتخاب مدل رقومی ارتفاعی مناسب در مدیریت و حفاظت منابع خاک و آب (مطالعه موردی: سد تهم، استان زنجان)
کامران
مروج
محمد
امیر دلاور
اکرم
صادق بیگی
استفاده از مدل رقومی ارتفاعدر مطالعات مدیریت و حفاظت از منابع آب و خاک نقش مهمی دارد. در این تحقیق از داده­های ارتفاعی نسل دوم سنجنده ASTER و SRTMو خطوط تراز رقومی­شده دو نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000 به­عنوان داده­های ورودی استفاده شد. سپس اقدام به مدلسازی تغییرات ناهمواریهای سطح زمین با دو روش درونیابی همسایگی طبیعیو وزن­دهی بر اساس معکوس فاصله و مقایسه آنها در اراضی پائیندست سد تهم در استان زنجان، شد. چهار مدل رقومی ارتفاع با استفاده از شاخص­های آماری جذر میانگین مربعات خطا، میانگین خطای انحراف، میانگین خطای مطلق و ضریب تبیین موردبررسی قرار گرفتند. 100 نقطه کمکی با ارتفاع مشخص همراه با نقاط کنترلی ارتفاعی مرجع با استفاده از تکنیک DGPS و شبکه نقاط مبنای مسطحاتی در بازدیدهای میدانی متعدد تعیین شدند. نتایج نشان داد که مدل تولید­شده با روش همسایگی طبیعی و اطلاعات سنجنده ASTERبا داده­های ارتفاعیِ کنترلی انطباق بیشتری داشته (شاخص میانگین خطای انحراف به ترتیب 41/1 و 235/0) و مدل تولید­شده با روشوزن­دهی بر اساس معکوس فاصله و اطلاعات سنجنده SRTM از انطباق کمتری برخوردار هستند (شاخص میانگین خطای انحراف به­ترتیب 045/10 و 296/6). تجزیه و تحلیل برخی مؤلفه­های اولیه توپوگرافی تأثیرگذار بر فرسایش از قبیل شیب، جهت شیب، طول و کلاس زهکش نشان­داد که مدل رقومی تهیه شده توسط سنجنده ASTERنسبت به مدل همسایگی طبیعی از دقت بیشتری برخوردار است. پیشنهاد میشود تا در مناطق دارای شدت پستی و بلندی متوسط و مطالعات نیمه تفصیلیِ خاکشناسی و مرتبط با مباحث کنترل فرسایش و حفاظت خاک از مدل ارتفاعی سنجنده ASTER استفاده گردد. بهکارگیری داده­های ارتفاعی این سنجنده ضمن افزایش دقت مطالعات، باعث کاهش زمان مطالعات و هزینههای اجرای برنامههای مدیریتی فرسایش و حفاظت خاک در این مناطق میشود.
اعتبارسنجی
توپوگرافی
خطوط تراز
درونیابی و نقاط کنترل
2016
02
20
42
54
https://asr.urmia.ac.ir/article_20193_c23e88ac8a938c426f61bdef0e33cdc7.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1394
3
2
بررسی مقدار جذب نیترات از چهار کود نیتروژنه و شبیهسازی حرکت آن در خاک لومی شنی با نرمافزار هایدروس یک بعدی
مریم
بیات ورکشی
حمید
زارع ابیانه
شهریار
مهدوی
در این تحقیق، آزمایشی بهصورتفاکتوریلوبرپایه طرحکاملاًتصادفیدر یک خاک لومی شنی تحت کشت سیبزمینی با نرم­افزار هایدروس با دو فاکتور نوع کود نیتروژن در 4 سطح (اوره، نانوکی­لیت نیتروژن، نانوکی­لیت نیتروژن گوگرددار و اوره با پوشش گوگردی) و مقدار نیتروژن در 3 سطح (46، 92 و 138 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) صورت گرفت. نتایج برازش مدل فروندلیچ بر داده­های نیترات خاک نشان داد که این مدل در هر سه سطح کود مصرفی با کمترین مجموع مربعات (SSQ)، داده­های تیمارهای نانوکی­لیت نیتروژن و نانوکی­لیت نیتروژن گوگرددار را توصیف می­نماید. بیشترین مقدار ضریب Kd فروندلیچ در سطح 46 کیلوگرم نیتروژن به کود نانوکی­لیت نیتروژن معادل 14/0، در سطح 92 کیلوگرم معادل 17/0 به کود نانوکی­لیت نیتروژن و در سطح 138 کیلوگرم نیتروژن برابر 19/0 به­دو کود نانوکی­لیت نیتروژن و نانوکی­لیت نیتروژن گوگرددار تعلق داشت. ضمن آن­که افزایش مقدار کود مصرفی در همه تیمارها منجر به افزایش ظرفیت جذب نیترات خاک شد. نتایج شبیه­سازی حرکت نیترات نشان داد که کمترین مقدار خطا (07/0= NRMSE) و بیشترین ضریب تبیین (999/0 = R2)، به­سطح 138 کیلوگرم نیتروژن در هکتار مربوط به تیمار کود نانوکیلیت نیتروژن گوگرددار بود. بالاترین NRMSEو کمترین R2در شبیه­سازی حرکت نیترات هر سطح تیمارهای کودی به تیمار کود اوره تعلق داشت. در مجموع نتایج نشان داد استفاده از نانو کودهای نیتروژن باعث شستشوی کمتر نیترات و افزایش نگهداشت آن در خاک می­شود.
اوره
اوره با پوشش گوگردی
فروندلیچ
نانوکیلیت نیتروژن
2016
02
20
55
71
https://asr.urmia.ac.ir/article_20194_8e43c9e616124d7fd2f695eff6be9179.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1394
3
2
تأثیر سویههای مختلف Azotobacter chroococcum بر صفات مرفوفیزیولوژیک و اجزای عملکرد کلزا (Brassica napus L.)
مونا
سروری
سید محمدرضا
احتشامی
محمد
ربیعی
مهدی
رمضانی
به منظور بررسی اثر سویه­های مختلف Azotobacter chroococcum بر صفات مرفوفیزیولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد کلزای پاییزه(Brassica napus L.) ، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای مورد استفاده شامل تلقیح بذری انواع سویه­های ازتوباکتر (سویه های 6، 9، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 19، 21، 23، 25، 28، 35 و 38) و کاربرد کودهای شیمیایی (کاربرد کود اوره به طور کامل) و شرایط بدون تلقیح بذر (تیمار شاهد) بودند. نتایج نشان داد که ازتوباکتر بر تمامی صفات به جز ارتفاع گیاه، وزن هزار دانه، قطر ساقه و تعداد شاخه فرعی اثر معنی­داری داشت. تیمار تلقیح با سویه 35 ازتوباکتر بیشترین فاصله اولین شاخه فرعی خورجین­دار تا زمین را دارا بود، درحالی که سویه 14 ازتوباکتر بیشترین طول خورجین، وزن خشک و تعداد دانه در خورجین را به خود اختصاص داد. ازتوباکتر سویه 12 نیز بیشترین قطر ساقه، سطح برگ، وزن خشک و عملکرد دانه و اجزای عملکرد را ایجاد کرد. به طور کلی سویه­های 12، 14 و 9 ازتوباکتر نسبت به سایر سویه­ها اثر مثبت بیشتری بر صفات مورد بررسی نشان دادند. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از ازتوباکتر کروکوکوم باعث افزایش صفات کمی و کیفی کلزا نسبت به کاربرد کود اوره کامل می­شود و ضمن صرفه جوئی در مصرف کود و کاهش تخریب محیط زیست می­توان از آن به عنوان مکمل کود شیمیائی اوره استفاده کرد.
اجزای عملکرد
ازتوباکتر
تلقیح
عملکرد
کلزا
2016
02
20
72
85
https://asr.urmia.ac.ir/article_20195_5d27abf3a4e3d3ae949e3997371bcfde.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1394
3
2
مقایسه مدلهای رگرسیون خطی، فازی و فازی-ژنتیک در برآورد گنجایش تبادل کاتیونی خاک
حبیب
پالیزوانزند
عباس
احمدی
گنجایش تبادل کاتیونی یکی از ویژگیهای شیمیایی خاک است که تاثیر عمدهای بر سایر خواص شیمیایی، فیزیکی، حاصلخیزی و بیولوژیکی خاک دارد. در این تحقیق، کارآیی برخی روشهای ارائه توابع انتقالی نظیر روش رگرسیونی، روش فازی و روش فازی-ژنتیک در برآورد گنجایش تبادل کاتیونی براساس خصوصیات زودیافت خاک مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور 770 نمونه از پایگاه اطلاعات دادههای خاک اروپا (IES) استخراج گردید. سپس مدلهای رگرسیون خطی چند متغیره، فازی و فازی-ژنتیک به­منظور توسعه توابع انتقالی برای تخمین CEC خاک با استفاده از خصوصیات زودیافت رس و کربن آلی خاک، استفاده شد. به­منظور ارزیابی مدلها از معیارهای ضریب تبین (R2)، ریشه میانگین مربع خطا (RMSE) و میانگین مطلق خطا (MAE) استفاده شد. مقادیر R2، RMSE و MAE برای مدل رگرسیون خطی به­ترتیب برابر 72/0، cmolc kg-1 42/7 و cmolc kg-1 13/9، و برای مدل فازی به­ترتیب 78/0، cmolc kg-1 44/5 و cmolc kg-1 32/4 به­دست آمد در حالی که این پارامترها برای مدل فازی-ژنتیک به­ترتیب 84/0، cmolc kg-1 7/4 و cmolc kg-1 57/3 بود. این نتایج نشان داد که مدل فازی-ژنتیک دقت بیشتری نسبت به مدل فازی، آن هم دقت بیشتری نسبت به مدل رگرسیون خطی در برآورد گنجایش تبادل کاتیونی خاک دارد.
توابع انتقالی خاک
درصد رس
قواعد فازی
کربن آلی
2016
02
20
86
100
https://asr.urmia.ac.ir/article_20196_b5bc8be6bb0552b526f46148f8798c36.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1394
3
2
تأثیر تخلخل تهویهای و مصرف اوره و منو کلسیم فسفات بر قابلیتدسترسی نیتروژن، فسفر و پتاسیم در طول زمان انکوباسیون
نوشین
سلطانعلی نژاد
عباس
صمدی
حسین
عسگرزاده
بهنام
دولتی
تخلخل تهویه­ای (AFP) به­عنوان یکی از ویژگی­های مهم فیزیکی خاک می­تواند قابلیت­استفاده، جذب آب، اکسیژن و عناصر غذایی را تحت تأثیر قرار دهد. تخلخل تهویه­ای کم ناشی از زیادی آب در خاک، می­تواند با محدود کردن دسترسی گیاه به اکسیژن و عناصر غذایی خاک اثرات منفی شدیدی بر تولید محصولات کشاورزی ایجاد کند. به­منظور بررسی بر هم­کنش سطوح مختلف تخلخل تهویه­ای و ترکیبات کودی نیتروژن و فسفر بر قابلیت­دسترسی نیتروژن، فسفر و پتاسیم، آزمایشی گلخانه­ای به­صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با دو فاکتور، شامل درصد تخلخل تهویه­ای (0، 4, 8، 12، 16،20 و 24 درصد) و دو سطح کودی (شاهد و سطح بهینه) از منبع کودی اوره و منوکلسیم فسفات با سه تکرار طراحی و اجرا شد. نتایج نشان داد که قابلیت­دسترسی عناصر غذایی به­طور معنی­داری (001/0P≤)،تحت تأثیر مقدار رطوبت و سطح اکسیژن در خاک بوده است. بیشترین غلظت فسفر قابل­جذب در سطح صفر درصد از تخلخل تهویه­ای و کمترین مقدار آن در سطح 24 درصد تخلخل تهویه­ای مشاهده شد. غلظت یون نیترات در سطوح 12 تا 20 درصد از تخلخل تهویه­ای افزایش معنی­داری در سطح 1/0 درصد داشت. پتاسیم با وجود افزایش در سطوح تخلخل تهویه­ای 12 تا 20 درصد اختلاف قابل­ملاحظه­ای به­لحاظ مقایسه میانگین با سطوح صفر، 4، 8 و 24 درصد نداشت.انکوباسیون خاک در سطوح مختلف تخلخل تهویه­ای ناشی از رطوبت، طی زمان سبب شد غلظت عناصر پرمصرف (N,P,K) با گذشت زمان کاهش یابد.نتایج کلی این آزمایش نشان داد سطوح 12 تا 20 درصد، محدوده مناسبی از تخلخل تهویه­ای برای قابلیت­دسترسی عناصر غذایی پرمصرف (N,P,K) است و همچنین مصرف توأم نیتروژن و فسفر از طریق بهبود حاصلخیزی خاک می­تواند تا اندازه­ای اثرات منفی ناشی از زیادی آب در خاک و کمبود اکسیژن را تا حدی جبران نماید.
تخلخل تهویهای
رطوبت خاک
نیتروژن
فسفر و پتاسیم قابلجذب
2016
02
20
101
115
https://asr.urmia.ac.ir/article_20197_f5a9b122ba9c467aef2115390eac1f83.pdf