2024-03-29T19:03:29Z
https://asr.urmia.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3116
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
ارزیابی چند روش عصارهگیری مس قابل جذب ذرت در برخی خاکهای آهکی ایران
عادل
ریحانی تبار
الهام
عبدالملکی
در این پژوهش ارزیابی برخی روشهای تعیین مس قابلجذب خاک برای محصول ذرت در 21 خاک آهکی با استفاده از نمونههای مرکب خاک سطحی (0-30 سانتیمتر) انجام گرفت. طی آزمایش گلخانهای گیاه ذرت (Zea mays L.) رقم سینگل کراس 704 در سه تکرار کشت شد. پس از 60 روز (پایان دوره رشد رویشی) شاخص سبزینه برگ قبل از برداشت و وزن تر و خشک بخش هوایی و مقدار مس جذبشده بخش هوایی گیاه بعد از برداشت اندازه­گیری شد. اکسالات آمونیوم، هیدروکسیل آمونیوم هیدروکلراید، DTPA-TEA، AB-DTPA، AC-EDTA، عصاره­گیرهای مورد بررسی در این پژوهش بودند. بر طبق نتایج حاصله مس عصاره­گیری شده توسط هیچ­یک از عصاره­گیرهای مورداستفاده در این پژوهش با شاخص­های رشد ذرت همبستگی معنادار نداشت. لگاریتم مس عصاره­گیری شده با DTPA-TEA با لگاریتم مس جذبشده توسط ریشه ذرت ضریب همبستگی معنادار(p<0.05) نشان داد. عصارهگیرهای DTPA-TEA و اکسالات آمونیوم سریع به­ترتیب کمترین برابر با 57/1 و بیشترین مقدار مس برابر با 9/25 میلیگرم بر کیلوگرم را عصاره­گیری کردند. بیشترین ضریب همبستگی معنادار بین روش­های عصارهگیری AB-DTPA و AC-EDTA (**93/0=r) مشاهده شد. ضرایب همبستگی مس عصاره­گیری شده با DTPA-TEA و شاخص­های رشد ذرت در 48 ساعات اولیه عصاره­گیری مس روند افزایشی داشت و در این میان بیشترین ضریب همبستگی مثبت معنادار بین شاخص سبزینه برگ و مس عصاره­گیری شده با DTPA-TEA (*53/0=r) مشاهده شد. درنهایت عصاره­گیر DTPA-TEA به­عنوان عصاره­گیر مناسب در این پژوهش انتخاب شد.
مس قابل عصارهگیری
عصارهگیر
ذرت و ضریب همبستگی
2019
08
23
1
13
https://asr.urmia.ac.ir/article_120707_b9b5bbec0bd7ae2126e36831a2b7da98.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
جداسازی، شناسایی مولکولی و ارزیابی ویژگیهای محرک رشدی باکتریهای تشکیل دهنده بیوفیلم از ریزوسفر گیاهان غیرزراعی در شمال غرب ایران
اسماعیل
کریمی
ناصر
علی اصغرزاد
محمد رضا
نیشابوری
عزت الله
اسفندیاری
باکتری­های ریزوسفری تشکیل دهنده بیوفیلم با ویژگی­های مطلوب محرک رشدی می­توانند تأثیر زیادی بر تولید گیاهان زراعی در شرایط تنش داشته باشند. بنابراین بهمنظور مطالعه این باکتریها، 50 نمونه­ ریزوسفری از ریشه­ گیاهان وحشی گندمیان تهیه و پس از تهیه سوسپانسون در شرایط آزمایشگاهی روی محیط کشت TSA کشت و باکتریها خالصسازی شدند. نتایج نشان داد که بیش از 90 درصد باکتری­های بهدست آمده توانایی تشکیل بیوفیلم را دارا بوده و میتوانند در پنج گروه روشناور، چسبندگی زیاد، چسبندگی متوسط، چسبندگی ضعیف و بدون قابلیت چسبیدن تقسیم­بندی شوند. ارزیابی تنوع ژنتیکی باکتری­های مؤثر جداسازی شده نشان داد که در شرایط این مطالعه به شش جنس مختلف باکتریایی تعلق دارند، اما بالغ بر 80 درصد آنها از جنس باسیلوس بودند. نتایج مقاومت به خشکی روی 68 جدایه از 130 جدایه جداسازی شده با قدرت بالای تشکیل بیوفیلم با روش سوربیتول مشخص نمود که در پتانسیل ماتریک 25- بار تمامی جدایه­ها قادر به فعالیت و رشد بودند. از نظر ویژگی­های محرک رشدی تمامی جدایه­ها قادر به تولید هورمون اکسین در محدوده شش تا 65 میکروگرم بر میلیلیتر بوده، 96 درصد از جدایهها قادر به تخریب 1-آمینو سیکلوپروپان کربوکسیلیک اسید و تولید آلفا کتو بوتیریک اسید تا 14/2 میکرومول در 36 ساعت بودند. توانایی انحلال فسفر بین 2/1 تا 251 میلی­گرم بر لیتر و قدرت آزادسازی پتاسیم از کانی مسکوویت در آنها بین 90 تا 250 میلی­گرم بر لیتر متغیر بود. در بین باکتری­های مورد مطالعه فقط 41/4 درصد دارای توان تولید سیدروفور بودند. بهنظر می­رسد که مجموعه باکتریایی خوبی در این مطالعه شناسایی شده­اند که می­توانند بهعنوان محرک رشد گیاهان در آزمایشهای گلخانهای و گلدانی و سپس مزرعه­ای در شرایط تنش کم­آبی مورد استفاده قرار گیرند.
ACC- دآمیناز
آزاد سازی پتاسیم
باسیلوس
تنش کمآبی
16S rDNA
2019
08
23
14
28
https://asr.urmia.ac.ir/article_120708_62de424d3f8b904b2cbc87d7cf43ade3.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
تاثیر سطوح مختلف نیتروژن و نسبتهای مختلف نیترات به آمونیوم برترکیب شیمیایی و درصد اسانس آویشن دنایی در شرایط شور و غیرشور
سیمین
شهوری
ابراهیم
سپهر
امیر
رحیمی
بهمنظور بررسی سطوح مختلف نیتروژن و نسبتهای مختلف نیترات به آمونیوم در شرایط شور و غیر شور بر غلظت سبزینه، عناصر غذایی و اسانس آویشن دنایی (Thymus daenensis subsp. daenensis Celak)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با 30 تیمار و 3 تکرار. با عاملهای نیتروژن در سه سطح (5، 10و 15 میلی­مولار)، نسبت­های مختلف نیترات به آمونیوم در پنج سطح (100:0, 75:25, 50:50, 25:75, 0:100) و شوری در دو سطح (0 و50 میلی­مولار سدیم کلرید) در شرایط گلخانه انجام گرفت. نتایج نشان داد با افزایش سطوح نیتروژن غلظت عناصر غذایی، غلظت سبزینه، درصد و عملکرد اسانس افزایش یافت. همچنین تأثیر نسبت­های مختلف نیترات به آمونیوم نشان داد که با افزایش نیترات در محلول غذایی غلظت پتاسیم، سدیم و غلظت سبزینه در گیاه افزایش، و با افزایش آمونیوم در محلول غذایی غلظت نیتروژن، فسفر، آهن، مس و روی در بافت گیاهی افزایش یافت. شوری باعث کاهش غلظت عناصر غذایی، غلظت سبزینه و درصد اسانس و افزایش غلظت سدیم در بافت گیاهی شد. بیشترین درصد و عملکرد اسانس در شرایط غیر شور از نسبت 25:75 و در شرایط شور از نسبت 50:50 نیترات به آمونیوم به دست آمد. برای دستیابی به بیشترین درصد و عملکرد اسانس از سطح نیتروژن 15 میلی­مولار و در شرایط غیر شور از نسبت 25:75 نیترات به آمونیوم و در شرایط شور از نسبت 50:50 نیترات به آمونیوم استفاده شود.
نیتروژن
نیترات
/امونیوم
شوری
2019
08
23
29
43
https://asr.urmia.ac.ir/article_120706_71ca8461055993ad4ec084c89bd60371.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
ارزیابی وضعیت تعذیهای باغهای لیموترش هرمزگان با استفاده از روابط همبستگی و تجزیه علیت
یعقوب
حسینی
جهانشاه
صالح
میانگین عملکرد لیموترش در باغ­های لیموترش کشور، در مقایسه با میانگین جهانی، فاصله قابل­ملاحظه­ای دارد. بهطور کلی، عوامل محیطی بهویژه عوامل خاکی و تغذیه­ای نقشی تعیین­کننده در عملکرد محصول و رشد گیاه دارند. این­که کدامیک از عامل­های مذکور محدودیت بیشتری برای گیاه ایجاد می­کند، می­تواند در مدیریت محصول و بهبود کیفیت آن خیلی مهم باشد. به منظور آگاهی از وضعیت تغذیه­ای باغ­های لیموترش در هرمزگان و تعیین اثرات مستقیم و غیر مستقیم عوامل مؤثر بر عملکرد، سه منطقه مهم استان (از نظر باغهای لیموترش) یعنی هشتبندی، میناب مرکزی و رودان انتخاب و در هر منطقه 20 باغ لیموترش (جمعا 60 باغ لیموترش) انتخاب شدند. سپس عملکرد و برخی ویژگی­های خاک در دو عمق، کیفیت و ویژگی­های آب آبیاری، غلظت عناصر غذایی در برگ و برخی از پارامترهای کیفی میوه تعیین شدند. بررسی و تحلیل داده­ها نشان داد که به­طورکلی، در اغلب باغات مورد مطالعه از نظر غلظت عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ کمبودی وجود نداشت، درحالی­ که زیادی عناصر کلر و بور در اغلب باغات سبب زردی و در برخی موارد سوختگی حاشیه برگ شده بود. بررسی نتایج روابط همبستگی نشان داد که اغلب ویژگی­هایی که با عملکرد دارای همبستگی معنی­دار بودند (مانند مقدار رس، غلظت کلر و بور برگ)، همبستگی آن­ها منفی بود. بررسی نتایج تجزیه علیت نشان داد که بیشترین تأثیر منفی غلظت کلر برگ بر عملکرد از نوع اثر مستقیم (حدود 90 درصد) بود، درحالی­که تأثیر مستقیم مجموع کلسیم و منیزیم آب آبیاری بر عملکرد زیر یک درصد بود. به­طورکلی، بیشترین تأثیر منفی بر عملکرد لیموترش به­واسطه رس خاک، غلظت بور در آب آبیاری و غلظت کلر برگ ایجاد شده بود که بخش عمده این تأثیرات به­صورت مستقیم بودند؛ بنابراین توصیه می­شود برای افزایش عملکرد راه­کارهایی که به­طور مستقیم اثرات مضر عوامل فوق را تعدیل می­کنند، مدنظر قرار گیرند.
تجزیه علیت
تغذیه
عملکرد لیموترش
همبستگی
هرمزگان
2019
08
23
44
55
https://asr.urmia.ac.ir/article_120709_a3882b6b6ba39f78f32b92c50c724486.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
برآورد گنجایش تبادل کاتیونی با استفاده از بعد فرکتال توزیع اندازه ذرات خاک
محمودرضا
سعدی خانی
گنجایش تبادل کاتیونی خاک (CEC) یکی از ویژگی­های بسیار مهم خاک است. این ویژگی می­تواند نشاندهنده بسیاری از ویژگی­های خاک از جمله حاصلخیزی، سطح ویژه و میزان نگهداشت آب خاک باشد. از آنجائی­که اندازه­گیری این ویژگی پرهزینه، زمان­بر و نیاز به دستگاه­های آزمایشگاهی ویژه­ای دارد، از این رو برآورد آن با استفاده از توابع انتقالی خاک و به کمک ویژگی­های زودیافت خاک در مطالعات خاکشناسی اهمیت زیادی دارد. لذا هدف از این مطالعه، پی­ریزی توابع انتقالی رگرسیونی در برآورد گنجایش تبادل کاتیونی با استفاده از بعد فرکتال اندازه ذرات خاک است. برای این منظور 106 سری داده از بانک اطلاعاتی آمریکا (UNSODA) انتخاب، بعد فرکتال اجزای بافت محاسبه و از آن­ها برای پی­ریزی تابع انتقالی استفاده شد. کارایی تابع پیشنهادی با استفاده از خصوصیات زودیافت خاک مقایسه گردید. نتایج نشان داد از میان همه ویژگی­های زودیافت خاک تنها ضرایب بعد فرکتال، درصد رس و ماده­ آلی معنی­دار و در مدل رگرسیونی وارد شدند. مدل رگرسیونی پیشنهادی فرکتالی (62/0=R2، 3/5=RMSE و 004/0-=ME) و اعتبارسنجی (59/0=R2، 4/5=RMSE و 054/0-=ME) کارایی بسیار بهتری در مقایسه با توابع پیشنهادی، توابع بل و ونکولن و بروسما و همکاران داشت.
توابع انتقالی
حاصلخیزی
بافت خاک
ویژگیهای زودیافت خاک
2019
08
23
56
66
https://asr.urmia.ac.ir/article_120710_be8ca8532872ac1cf00181ce2a8ae00f.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
بررسی اثر باکتریهای حل کننده فسفات بر توزیع شکلهای فسفر در یک خاک آهکی
ندا
مرادی
میرحسن
رسولی صدقیانی
شناخت توزیع شکل­های مختلف فسفر تحت تأثیر ریزجانداران­ در گستره وسیعی از خاک­ها، برای درک بهتر از ظرفیت آنها در حفظ و تأمین فسفر برای گیاهان ضروری است. برای بررسی نقش باکتری­های حل­کننده فسفات در توزیع شکل­های فسفر خاک، یک نمونه خاک زراعی سطحی (صفر تا 30 سانتی­متر) با بافت لوم، متعلق به زیر­گروه Typic clacixerpts در استان آذربایجان غربی انتخاب شد. آزمایش به­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور شامل مایه­زنی باکتری در دو سطح (با و بدون سویه­های سودوموناس (Pseudomonas fluorescens) و باسیلوس (Bacillus megaterium)) و زمان نمونه­برداری (صفر، 7، 21 و 45 روز) در شش تکرار اجرا شد. نمونه­های خاک به­مدت 45 روز در انکوباتور در دمای ثابت 28 درجه سلیسیوس قرار داده ­شدند و سپس شکل­های مختلف فسفر معدنی، فسفر آلی و فسفر قابل­استفاده (Olsen-P) به روش عصاره­گیری دنباله­ای تعیین شدند. مقدار pH خاک 7/7، مقدار رس خاک مورد آزمایش 17درصد و کربنات کلسیم فعال در خاک 3/4 درصد بود. شکل آپاتیت (Ca10-P)، 45 درصد فسفر کل خاک را تشکیل داد و نشان دهنده­ی اهمیّت آن در خاک­های آهکی است. نتایج نشان داد که تیمار­ باکتری باعث تغییرات معنی­داری در میزان فسفر قابل ­استفاده، فسفر آلی و فسفر معدنی شدند. فسفر قابل­ استفاده و فسفر آلی و شکل معدنی دی­کلسیم فسفات (Ca2-P) در تیمار باکتری در مقایسه با تیمار شاهد به­ترتیب 66، 15 و 92 درصد افزایش نشان دادند. اما شکل­های اکتاکلسیم فسفات (Ca8-P) و (Ca10-P) در تیمار باکتری به­ترتیب با 13 و پنج درصد کاهش همراه بودند. مقدار شکل­های مختلف فسفر در تیمار باکتری، به­صورت O-P> Ca10-P > Ca8-P > Ca2-P > Al-P شکل آلی بود. هم­چنین شکل آلومینیوم فسفات (Al-P) در تیمار باکتری در مقایسه با شاهد، 10 درصد افزایش نشان داد. در تیمار باکتری همبستگی معنی­داری) **84/0= r) بین فسفر (Olsen-P) و Ca2-P)، O-P و (Al-P در خاک وجود داشت. به­طورکلی نتایج نشان داد که تلقیح باکتری­ها سبب افزایش حلّالیت شکل­های قابل استفاده فسفر در خاک شد.
باسیلوس
سودوموناس
فسفر قابل استفاده
عصارهگیری متوالی
2019
08
23
67
81
https://asr.urmia.ac.ir/article_120711_1df39530456218da1f40b5f99093b62f.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
بررسی تغییرات مکانی برخی ویژگیهای خاک و ارتباط آن با عملکرد چای در منطقه فومن گیلان
نفیسه
یغمائیان مهابادی
کسری
سمیعی
محسن
زواره
حسن
رمضانپور
شناخت تغییرپذیری مکانی ویژگیهای خاک به منظور شناسایی علل اساسی تغییرپذیری عملکرد و اجرای مدیریت صحیح مزارع و باغات، برای دستیابی به تولید بیشتر و مدیریت پایدار اراضی، امری ضروری است. در این پژوهش، تغییرات مکانی برخی ویژگیهای خاک و ارتباط آن با عملکرد چای در منطقه فومن استان گیلان مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، نمونهبرداری خاک از عمق صفر تا 40 سانتیمتری در 70 نقطه مشاهداتی از یک باغ چای و نمونهبرداری از برگ سبز چای در پلاتی به وسعت 4 متر مربع به مرکزیت محلهای نمونهبرداری خاک انجام شد. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و عملکرد چای بر اساس روشهای استاندارد تعیین شدند. به منظور روشن شدن اثر تجمعی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک بر عملکرد چای، نواحی مدیریتی تعیین شدند. پهنهبندی متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از روش کریجینگ معمولی صورت گرفت. نتایج نشان داد که pH کمترین (1/5 درصد) و پتاسیم قابل استفاده خاک بیشترین (2/37 درصد) ضریب تغییرات را دارند. پس از برازش مدلهای مناسب بر تغییرنماها، وابستگی مکانی متوسط و قوی برای تمامی ویژگیهای مورد بررسی بهدست آمد. بر اساس نتایج ضرایب همبستگی، عملکرد چای با درصد کربن آلی و پتاسیم قابل استفاده خاک همبستگی مثبت (بهترتیب 53/0 و 37/0) و با pH خاک همبستگی منفی (45/0-) نشان داد. شباهت پراکنش مکانی عملکرد چای با الگوی توزیع مکانی pH، کربن آلی و پتاسیم قابل استفاده خاک، بیانگر همبستگی مکانی این ویژگیها با عملکرد چای در منطقه میباشد. نتایج فوق نشاندهنده تأثیر قابل توجه ویژگیهای خاکی به ویژه pH، کربن آلی و پتاسیم قابل استفاده خاک بر عملکرد چای میباشد. پهنهبندی منطقه مطالعاتی بر اساس اثرات تجمعی تغییرات مکانی ویژگیهای خاک به سه ناحیه مدیریتی، توانست روند تغییرات مکانی عملکرد در سطح منطقه را توجیه کند. بنابراین، پهنهبندی تغییرات مکانی ویژگیهای خاک در باغات چای، میتواند در شناسایی منابع اصلی تغییرپذیری عملکرد محصول و تعیین نواحی مدیریتی به منظور دستیابی به اصول کشاورزی پایدار و دقیق بهکار گرفته شود.
تغییرپذیری خاک
پراکنش مکانی
مدیریت پایدار اراضی
نواحی مدیریتی
2019
08
23
82
96
https://asr.urmia.ac.ir/article_120712_6c9f4a6c21210bdc8491d5e47e98ae12.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
بررسی تأثیر نوع و غلظت نمک بر کارآیی جذب سوپرجاذب
سعید
جلیلی
معین
هادی
ابوالفضل
مجنونی هریس
رضا
دلیرحسن نیا
در این پژوهش از دو نوع سوپر­جاذب با نام آکوازورب و استاکوزورب و چهار نوع نمک شامل سولفات­سدیم، کلرید­پتاسیم، کلرید­کلسیم و کلرید سدیم در سه غلظت 005/0، 05/0 و 1/0 مولار استفاده شد. نتایج به­دست آمده نشان داد در ابتدای آزمایش، ظرفیت جذب آب آکوازورب بیشتر از استاکوزورب می­باشد و عموما بعد از 30 الی 45 دقیقه، ظرفیت جذب ستاکوزورب در مقایسه با آکوازورب افزایش می­یابد. نمک­های و در همه غلظت­ها به­ترتیب کمترین و بیشترین تأثیر را در کاهش جذب نسبت به محلول شاهد برای هر دو سوپرجاذب آکوازورب و استاکوزورب داشتند. سرعت جذب نیز در تمامی محلول­ها با گذشت زمان کاهش یافت. همچنین افزایش غلظت محلول­ها نیز باعث کاهش سرعت جذب گردید. در تمامی محلول­ها، در دقایق ابتدایی آزمایش، کاهش سرعت جذب توسط آکوازورب در مقایسه با استاکوزورب کمتر بود. در مورد شوری محلول­ها پس از جذب آب توسط سوپرجاذب­ها نیز در همه غلظت­ها برای آکوازورب رابطه برقرار است. اما در مورد استاکوزورب، روند ثابتی در غلظت­های مختلف محلول­ها مشاهده نگردید. بر اساس نتایج حاصل شده، با توجه به سرعت جذب بیشتر آکوازورب نسبت به استاکوزروب در دقایق ابتدایی، در مناطقی که بارندگی­ها به صورت رگباری و با مدت زمان تداوم کمتر از 30 دقیقه رخ می­دهد و نیز در مناطق عمده کشت دیم، کاربرد سوپرجاذب آکوازورب توصیه می­گردد. همچنین با توجه به نتایج جذب در 24 ساعت و بالا بودن ظرفیت جذب استاکوزورب در مقایسه با آکوازورب، کاربرد استاکوزورب در شرایط کشت آبی توصیه می­گردد.
آکوازورب
استاکوزورب
سوپرجاذب
شوری
ظرفیت جذب
2019
08
23
97
108
https://asr.urmia.ac.ir/article_120713_e83f4d85c25599409933c35ea2cac0c1.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
جداسازی و غربالگری جدایه های ازتوباکتر بومی خاک های شور و سنجش صفات محرک رشدی آن ها
رضا
خدادادی
رضا
قربانی نصرآبادی
محسن
علمائی
سیدعلیرضا
موحدی نائینی
شوری یکی از مهم­ترین تنش­های غیرزیستی بوده که قابلیت تولید گیاه را تحت تأثیر قرار می­دهد. با توجه به روند افزایش توسعه اراضی شور و کمبود اراضی مطلوب برای کشاورزی، شناسایی راهکارهایی برای افزایش مقاومت گیاهان در برابر شرایط شوری ، اهمیت زیادی دارد. استفاده از باکتری­های محرّک رشد از جمله ازتوباکترها یکی از راهکارهای مهم تعدیل اثرات شوری محسوب می­شود. در این راستا و برای انجام پژوهش حاضر، 15 نمونه از خاک­های شور اراضی استان گلستان بهمنظور جداسازی باکتری ازتوباکتر جمع­آوری شد. تعداد 32 جدایه باکتریایی جداسازی و خالص­سازی شد. بعد از انجام آزمایشات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی تعداد 23 جدایه منسوب به ازتوباکتر انتخاب شد. جدایه­ها از نظر توانایی رشد در غلظت­های 2، 5 و 10 درصد نمک، توانایی تولید اگزو­پلی­ساکارید، توانایی تحمل به خشکی، برخی ویژگی­های محرّک رشدی گیاه شامل توان تثبیت نیتروژن مولکولی، انحلال پتاسیم معدنی نامحلول، انحلال فسفات­ معدنی نامحلول، تولید ایندول­استیک­اسید (IAA) و تولید هیدروژن­سیانید مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش میزان نمک رشد جدایه­ها کاهش یافت. توانایی تولید اگزوپلیساکارید (4/0 تا 6/5 گرم بر لیتر) در 2/78 درصد از جدایه­ها مشاهده شد. افزایش سطح پلی­اتیلن­گلیکول باعث کاهش میزان رشد جدایه­ها شد .نتایج حاصل از آزمون­های محرّک رشد گیاه نشان داد که توان حل­کنندگی فسفات جدایه­ها (5/52 تا 1/218 میلی­گرم بر لیتر)، توان تولید ایندول استیک اسید (4/2 تا 2/60 میلی­گرم بر لیتر)، توان حل­کنندگی ­پتاسیم جدایه­ها ( 9/12 تا 3/28 میلی­گرم بر لیتر)، توان تثبیت زیستی نیتروژن ( 9/2 تا 1/5 نانومول اتیلن بر ساعت) بود. از بین 23 جدایه منسوب به ازتوباکتر بر اساس آزمون­های فیزیولوژیک باکتری در سطوح مختلف نمک و خشکی و آزمون­های محرّک رشدی، جدایه AZ13 بهعنوان جدایه برتر انتخاب شد.
"
شوری"
اگزو پلی ساکارید"
تنش خشکی"
حل کنندگی فسفات"
2019
08
23
109
122
https://asr.urmia.ac.ir/article_120714_cdfc0e33267b0fda19d2571a34a60a97.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
تأثیر عناصر روی و منگنز بر عملکرد و ویژگیهای کیفی سیر سفید همدان
رحیم
مطلبی فرد
فریبا
بیات
به­دلیل اهمیت دارویی و غذایی سیر، مصرف جهانی آن رو به افزایش است. بنابراین، تولید محصولی با کیفیت بالاتر بر قابلیت بازارپسندی آن اثر قابل ملاحظهای میگذارد. لذا جهت بررسی اثرهای عناصر روی و منگنز بر عملکرد، کیفیت و بازارپسندی سیر، این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل، در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار، در استان همدان و در طی سالهای 91-1389 اجرا شد. فاکتورها شامل کود روی در چهار سطح (صفر، 20، 40 و 60 کیلوگرم در هکتار سولفات روی پودری 33 درصد (ZnSO4. H2O)) و کود منگنز در سه سطح (صفر، 20 و 40 کیلوگرم در هکتار سولفات منگنز 31 درصد (MnSO4. H2O)) بود. نتایج ادغام شده دو سال نشان داد اثر اصلی روی بر عملکرد سیر، مقدار روی برگ و سوخ، اسید پیرویک غیرآنزیمی و مواد جامد محلول در سطح احتمال پنج درصد معنی­دار شد. بیشترین عملکرد از تیمار مصرف 20 کیلوگرم در هکتار سولفات روی و به مقدار 7997 کیلوگرم در هکتار و کمترین آن از تیمار عدم مصرف کود روی و به مقدار 6099 کیلوگرم در هکتار به­دست آمد. اثر اصلی منگنز بر عملکرد و غلظت مواد جامد محلول درسطح احتمال پنج درصد معنیدار شد و با افزایش مصرف منگنز، عملکرد روند افزایشی نشان داد. ولی اثر منگنز بر سایر فاکتورهای اندازه­گیری شده معنی­دار نگردید. اثر متقابل دو جانبه روی و منگنز بر تعداد سیرچه­ها و غلظت مواد جامد محلول معنی­دار گردید. در مجموع، مصرف 20 کیلوگرم در هکتار سولفات روی و 40 کیلوگرم در هکتار سولفات منگنز برای افزایش عملکرد و بهبود برخی ویژگی­های کیفی سیر برای مناطق و شرایط مشابه با شرایط پژوهش حاضر، قابل توصیه می­باشد.
پیروات
ترکیبهای عطر و طعم دهنده
رنگ سیرچه
کیفیت
2019
08
23
123
134
https://asr.urmia.ac.ir/article_120715_7e45527b3a5674aa10fb5f68fd8c465f.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
بررسی تغییرات زمانی فرسایش شیاری در خاک حساس به فرسایش تحت بارانهای با شدت متفاوت
مجید
فرومدی
علیرضا
واعظی
فرسایش شیاری، یکی از عوامل اصلی هدررفت خاک در سازندهای مارنی است. این سازندها بسیار حساس به فرآیندهای فرسایش آبی بوده و گستره نسبتاً بزرگی را در برخی حوزههای آبخیز مناطق خشک و نیمهخشک دربر میگیرد. اطلاعات در مورد تغییرات زمانی فرسایش شیاری طی یک رخداد بارندگی و تأثیر ویژگیهای جریان بر آن میتواند در شناخت فرآیند فرسایش شیاری در دامنهها کمک نماید. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی تغییرات زمانی فرسایش شیاری و ویژگیهای جریان در خاک مارنی تحت بارانهای با شدت متفاوت انجام شد. آزمایش در 10 رخداد باران شبیهسازی شده با شدتهای متفاوت از 10 تا 100 میلیمتر بر ساعت به مدت ثابت یک ساعت با سه تکرار در شرایط آزمایشگاهی انجام گرفت. نمونههای خاک از سازندهای مارنی در غرب زنجان برداشت شد و در فلومی به طول چهار متر و عرض 94/0 متر و با شیب 10 درصد ریخته شد. فرسایش شیاری در کنار ویژگیهای جریان (دبی و غلظت جریان) در فاصله زمانی پنج دقیقه از آغاز رواناب در هر یک از بارانهای شبیهسازی شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوتهای اساسی از نظر زمان آغاز جریان، دبی جریان، غلظت جریان و فرسایش شیاری بین شدتهای بارندگی وجود داشت (0001/0>p). جریان شیاری و فرسایش شیاری با افزایش شدت بارندگی سریعتر اتفاق افتاد. فرسایش شیاری با گذشت زمان بهشدت افزایش یافت و در زمانهای پایانی (حدود 45 دقیقه) تقریباً ثابت شد. غلظت جریان نیز الگویی مشابه با فرسایش شیاری نشان داد. با این حال، دبی جریان در زمانهای پایانی افزایش چشمگیر پیدا کرد. بهطورکلی این پژوهش نشان داد که با تغییر شدت باران، آستانه وقوع فرسایش شیاری و اوج آن طی بارندگی تغییر کرد. همچنین روند تغییرات فرسایش شیاری طی بارندگی، با افزایش شدت بارندگی شدید شد.
دبی جریان
ذرات فرسایشپذیر
خاک مارنی
شبیهسازی باران
غلظت جریان
2019
08
23
135
147
https://asr.urmia.ac.ir/article_120716_614a486ee010ef2ec0f16a91cdca9568.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
بررسی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و کانیشناسی خاکها در یک ردیف پستی و بلندی در جنوبغرب دریاچه ارومیه
لعیا
علیاری
شهرام
منافی
به­منظور بررسی اثر توپوگرافی بر ویژگی­های ریخت­شناسی، فیزیکی، ­شیمیایی وکانی­شناسی خاک­ها، یک ردیف توپوگرافی متشکل از سه تیپ ­اراضی ­­(تپه، فلات و دشت دامنه­ای) در منطقه حیدرآباد در جنوب­غرب دریاچه ارومیه، در حد فاصل شهرهای ارومیه و محمدیار مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور با توجه به تغییرات شیب و ارتفاع، در هر تیپ­ اراضی دو خاکرخ حفر، تشریح و رده­بندی شدند و از افق­های ژنتیکی نمونه­برداری انجام گرفت و ویژگی­های فیزیکی، ­شیمیایی و کانی­شناسی آن­ها تعیین شد. براساس نتایج حاصله، عمق خاکرخ، ضخامت سولوم و عمق و ضخامت افق­های کلسیک، مقادیر رس، کربن آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، هدایت الکتریکی و کربنات کلسیم معادل خاک­ها با کاهش شیب به سمت انتهای ردیف توپوگرافی افزایش یافت. علاوه­ براین، در انتهای ردیف توپوگرافی (تیپ­اراضی دشت دامنه­ای) انتقال عمودی رس منجر به تشکیل افق­های آرجیلیک شده است. براساس مطالعات کانی­شناسی، کانی­های ایلایت، اسمکتایت، کلرایت، کائولینایت، ورمی­کولایت و پالی­گورسکایت کانی­های رسی غالب در این خاک­ها می­باشند. نتایج مطالعات کانی­شناسی نشان داد که­ در قسمت­های بالادست ردیف توپوگرافی (خاکرخ­های 1 و 2، تیپ­اراضی تپه) کانی­های ایلایت و کلرایت، کانی­های رسی غالب می­باشند. به­تدریج با کاهش شیب، به مقدار اسمکتایت خاک­ها افزوده شده و در انتهای ردیف توپوگرافی (خاکرخ­های 5 و 6، تیپ­اراضی دشت دامنه­ای)، اسمکتایت به­صورت کانی غالب درآمده است. در خاکرخ 4 (تیپ ­اراضی فلات)، علاوه بر کانی­های اسمکتایت و ایلایت که کانیهای غالب این خاکرخ هستند، کانی پالی­گورسکایت نیز یکی از کانی­های غالب می­باشد. تغییرات پستی و بلندی از واحد تپه به سمت واحد­های فلات و دشت دامنه­ای، با تأثیر در میزان روان­آب سطحی و مقدار آب نفوذ یافته به درون خاک و انتقال عمودی املاح به اعماق، تشکیل و تکامل خاک­ها را تحت تأثیر قرار داده است. در نهایت تفاوت در ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی و کانی­شناسی خاک­ها منجر به­ تمایز آن­ها در طول ردیف توپوگرافی شده است و باعث گردیده که این خاکرخها در سه رده انتی­سول، اینسپتی­سول و آلفی­سول قرار گیرند.
افق آرجیلیک
افق کلسیک
اسمکتایت
تحول خاک
2019
08
23
148
167
https://asr.urmia.ac.ir/article_120717_b6b46dd2cc40f607bb6ec7d18a4227fa.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
تاثیر باکتریهای حل کننده فسفات در سینتیک آزاد شدن فسفر از خاک ریزوسفری ریشه نیشکر و همبستگی پارامترهای آن با منابع مختلف فسفر خاک
سعید
صفیرزاده
مصطفی
چرم
نعیمه
عنایتی ضمیر
بهمنظور بررسی اثرات ریزوسفری ریشه نیشکر در سینتیک آزاد شدن فسفر از خاک و نیز اثر فعالیت باکتریهای حل کننده فسفات و گذشت زمان بر روی آن، آزمایش گلخانهای با کشت گیاه نیشکر انجام شد. در این مطالعه کود فسفر در سه سطح (شاهد (P0)، 50 درصد (P50) و 100 درصد (P100) (200 کیلوگرم در هکتار) و نیز از دو سویه باکتری انتروباکتر کلوآسه R13 (R13) و انتروباکتر کلوآسه R33 (R33) استفاده و در نهایت گیاه نیشکر در سه مقطع زمانی 60، 95 و 140 روز پس از کشت، برداشت شد. آزمایش با 81 گلدان بهصورت طرح فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بررسی سینتیک آزاد شدن فسفر در بازه زمانی 30 تا 5760 دقیقه بهصورت عصارهگیری متوالی انجام شد. نتایج نشان داد که فسفر تجمعی آزاد شده با افزایش مصرف کود فسفر و حضور باکتریهای حل کننده فسفات، بیشتر بود و این اختلاف با گذشت زمان کاهش یافت. برازش دادههای آزاد شدن فسفر از خاک ریزوسفری نشان داد که معادلات مرتبه دوم و تابع توان قابلیت بیشتری در توصیف آزاد شدن فسفر از خاک اطراف ریشه نیشکر دارا بودند. در شرایط کمبود فسفر قابل دسترس در خاک (P0)، ضرایب a و ab در معادله تابع توان در حضور باکتریها افزایش یافته بودند. همچنین این ضرایب با گذشت زمان روند کاهشی را نشان دادند. از بررسی همبستگی ضرایب معادلات سینتیکی و پارامترهای گیاهی مانند وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، غلظت فسفر گیاه، مقدار فسفر جذب شده از منابع مختلف فسفر قابل دسترس، فسفر پخشیده شده به سطح ریشه و فسفر نامحلول، میتوان نتیجه گرفت که با افزایش ضرایب b و ab در معادله تابع توان، مقادیر فسفر از منابع قابل دسترس در ریزوسفر نیشکر کاهش یافته و سهم منابع نامحلول فسفر افزایش مییابد. همچنین باکتریهای حل کننده فسفات تأثیر مثبتی را در افزایش سرعت آزاد شدن فسفر در ریزوسفر نیشکر نشان دادند.
فسفر
سینتیک آزاد شدن
باکتریهای حل کننده فسفات
ریزوسفر
منابع فسفر خاک
2019
08
23
168
181
https://asr.urmia.ac.ir/article_120718_0939c0a537ee84e904dd66553d9a628b.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
مقایسه کارایی برخی مدلهای نفوذ آب به خاک بر اساس دادههای به دست آمده از استوانههای دوگانه و نرمافزار HYDRUS-1D
اسماء
موسوی دهموردی
شجاع
قربانی دشتکی
پریسا
مشایخی
نفوذ آب به خاک یکی از مهم­ترین فرآیندهای فیزیکی خاک است. اهمیت فرآیند نفوذ سبب شده که مدل­های فیزیکی و تجربی گوناگونی بهمنظور کمّیسازی این پدیده ارائه شود. هرکدام از این مدل­ها بسته به روش اندازه­گیری کارایی متفاوتی را نشان می­دهند. لذا در پژوهش حاضر داده­های حاصل از آزمایش­های نفوذپذیری به روش استوانه­های دوگانه در کلاس­های بافتی متفاوت و از مناطق مختلف کشور جمع­آوری شد. سپس شرایط نفوذ آب به خاک در محیط نرم­افزار HYDRUS-1D برای مناطق موردنظر، شبیه­سازی و داده­های نفوذ عمودی آب به خاک به روش حل مستقیم معادله ریچاردز استخراج شد. برای کمّیسازی ویژگی­های هیدرولیکی خاک در معادله ریچاردز از مدل ون­گنوختن-معلم استفاده شد. به این منظور پارامترهای هیدرولیکی مدل ون­گنوختن-معلم با استفاده از روش حل عددی معکوس در محیط HYDRUS برای خاک هر منطقه بهینهسازی شد و مورد استفاده قرار گرفت. بهمنظور ارزیابی عملکرد مدل­های نفوذ هورتون، کوستیاکوف، کوستیاکوف-لوییز و فیلیپ بر اساس هر دو گروه داده­های اندازه­گیری شده و شبیهسازیشده از آمارههای میانگین خطا (ME)، ریشه­ی میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین قدرمطلق میانگین خطا (MAME)، ضریب همبستگی پیرسون (r) و کارایی مدل (EF) استفاده شد. نتایج نشان داد که در داده­های نفوذ اندازه­گیری شده با استوانه­های دوگانه در بافت­های مختلف، مدل کوستیاکوف-لوییز و در داده­های نفوذ شبیهسازیشده با استفاده از نرمافزار HYDRUS-1D، مدل هورتون بهترین عملکرد را در برآورد نفوذ تجمعی آب به خاک داشتند. مدل فیلیپ نیز در هر دو گروه داده نفوذ اندازه­گیری شده و شبیهسازیشده دارای کمترین کارایی در برآورد نفوذ تجمعی آب به خاک بود.
نفوذ آب به خاک
مدل کوستیاکوف-لوییز
مدل هورتون
مدل کوستیاکف
مدل فیلیپ
2019
08
23
182
195
https://asr.urmia.ac.ir/article_120719_bef827d94f9348211a2534ef1436d85c.pdf
تحقیقات کاربردی خاک
2423-7116
2423-7116
1398
7
2
عوامل مؤثر بر توزیع شکلهای پتاسیم در برخی خاکهای آهکی استان کهگیلویه و بویراحمد
مهدی
نجفی قیری
حمید رضا
اولیایی
حمید رضا
بوستانی
عوامل متعددی میتوانند بر توزیع شکلهای پتاسیم در خاکهای آهکی موثر باشند. بدین منظور، تعداد 70 نمونه سطحی (0-20 سانتی­متر) و زیرسطحی (20-40 سانتی­متر) از خاکهای استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شد. ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و کانیشناسی خاک­ها و شکلهای مختلف پتاسیم آنها شامل محلول، تبادلی، غیرتبادلی و ساختمانی اندازهگیری شد. خاکهای مورد مطالعه در رژیمهای رطوبتی زریک و یوستیک و رژیمهای حرارتی مزیک، ترمیک و هایپرترمیک تکامل یافته بودند. خاکها دارای کانیهای ایلیت، اسمکتیت، کلریت و پالیگورسکیت و مقدار کمی ورمیکولیت، کائولینیت و کوارتز بودند. در مناطق مرطوبتر، کانی­های عمده خاک اسمکتیت و ایلیت و در مناطق خشکتر پالیگورسکیت بود. مقادیر پتاسیم محلول، تبادلی، غیرتبادلی و ساختمانی در خاکهای مورد مطالعه بهترتیب از 2/1 تا 1/12، 111 تا 521، 153 تا 1705 و 4584 تا 10379 میلیگرم بر کیلوگرم در خاکهای سطحی و از 2/0 تا 5، 25 تا 403، 72 تا 1016 و 3227 تا 9541 میلیگرم بر کیلوگرم در خاکهای زیرسطحی متغیر بود. مقدار پتاسیم تبادلی، غیرتبادلی، ساختمانی و کل ارتباط مثبت و معنیداری با مقدار رس و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک و ارتباط منفی و معنیداری با مقدار کربنات کلسیم داشتند. شکلهای مختلف پتاسیم (بهجز شکل محلول) نیز با یکدیگر ارتباط مثبت و معنیداری (ضریب همبستگی از 48/0 تا 99/0) داشتند که این امر نشان از تعادل بین شکلهای مختلف پتاسیم دارد. مطالعات کانیشناسی نشان داد که مقدار پتاسیم تبادلی در خاکهای مورد مطالعه با اسمکتیت و مقدار پتاسیم غیرتبادلی با ایلیت ارتباط دارند، در حالی که مقدار پتاسیم ساختمانی و کل در خاکهای دارای اسمکتیت و ایلیت بالاتر، بهطور معنیداری بیشتر از سایر خاکها بود. با این حال نیاز به مطالعات بیشتر در زمینه کانیشناسی بخش شن و سیلت خاکهای مورد مطالعه و بررسی ارتباط آن­ها با وضعیت پتاسیم خاک وجود دارد.
اسمکتیت
ایلیت
پالیگورسکیت
پتاسیم تبادلی
کربنات کلسیم
2019
08
23
196
207
https://asr.urmia.ac.ir/article_120720_010ec408e39cf759c7ad176a8a4dddee.pdf